13 رجب



گر ز علی نگوییم، از که گوییم آن هنگام که علی، خیر البشر است.
و گر ز علی گوییم، چگونه گوییم که به فرموده پیامبر، فضائل علی " لا تُحصَی " است و در شمار نمی گنجد.
نه اینکه زبان قادر نیست به بیان که ذهن ناتوان است از درک ...
یا امیرالمؤمنین افتخار ما این است که شما پدر ما هستید، پیامبر فرمودند من و علی پدران این امّت هستیم، پدر جان چون فرزندان یعقوب از شما طلب می کنیم برای ما استغفار کنید و ما سیه رویان را ببخشید، می بخشید، نه؟

یا امیرالمومنین



دل نوشته/مناجات در لیلة الرغائب

اِلهی اَتَرانی ما اَتَیتُکَ اِلاّ مِنْ حَیْثُ الْامال.[1]

خدایا! مرا ببین! تنها به خاطر آرزوها و امیدهایم به درگاه تو آمده ام.

سپاس، از آن ِپروردگار آرزوها و امیدهاست. خداوند مهربانی که هرقدر از او بخواهیم، خسته نمی شود و هرقدر عطا کند، از اقیانوس بی کران نعمت هایش کاسته نخواهد شد. خداوندا! درهای رحمت تو همواره به روی خواهندگان باز است و دست عطایت گشاده. بندگان تو هر زمان که صدایت کنند، پاسخ می دهی و اگر خالصانه آرزو کنند، می بخشی. امشب اما شب دیگری است؛ شب آرزوهاست. امشب، من تمام دعاها و آرزوهای عمرم را یک جا به درگاهت آورده ام. امشب، در پی آنم که به اندازه یک عمر از تو طلب کنم.

ادامه مطلب ...

ناراحتی خداوند

از خدا پرسیدم خدایا چه چیزی تو را ناراحت می کند؟

 خداوند فرمود : هر وقت بنده ای با من سخن می گوید ،

 چنان به حرفهای او گوش می دهم که گویی به جز او بنده ی دیگری ندارم.

 ولی او چنان سخن می گوید که انگار من خدای همه هستم الا او.

خدای من

خدایا اگر من نافرمانی ات را میکنم تو بندگان خوب زیاد داری

ولی اگر تو با من مدارا نکنی من خدایی چون تو کجا دارم؟

انار

باور نمی کنم...

خالق نظم دانه های انار

زندگی مرا...

بی نظم چیده باشد!

--------------------

استاد سرکار خانم حیدری

منبع : دختران آفتاب

بی تعارف...


می گفت:

عاشق امام زمان (عج) هستم.

و مغرورانه می خواند:


کاش معشوق ز عاشق طلب جان می کرد/ تا که هر بی سر و پایی نشود یار کسی

...

و به راحتی نماز صبحش قضاء می شد!!


انسانها زمانی ناامید می شوند که چیزی به موفقیت آنها باقی نمانده

 

انسانها زمانی نا امید می شوند که چیزی به موفقیت آنها باقی نمانده!!!

 

 


سپیده درست بعد از تاریک ترین لحظه ی شب سر میزند !

" تاریکترین لحظه شب، نزدیکترین لحظه به طلوع خورشید است. "


اگر هوای زندگی ات طوفانی و پریشان است, نگران نشو.
چیزی تا طلوع امید نمانده است.

.
.
.

تـَــــــوکلتُ علی الله... ان الله واسعٌ قهـّــار

 

 دستنوشته ی محمد جواد میرزابیگی

باران رحمت خدا همیشه می بارد...

باران رحمت خدا همیشه می بارد...


تقصیر ماست که کاسه هایمان را برعکس گرفته ایم !!!


دستنوشته ی محمد جواد میرزا بیگی


ارزش مــــــا نزد خدا


اگر میخواهی ارزشت را نزد خـــــدا بدانی,

نگاه کن ببین ارزش خدا نزد تو در وقت گناه چقدر است...... !؟؟



دستنوشته ی محمد جواد میرزا بیگی


ای همیشه با من...


بعضی وقت ها احساس می کنم خیلی تنها شده ام؛ بعضی وقت ها که رفیق سرش شلوغ است و برادر حوصله ندارد، آن وقت ها که فرصتی برای پدر پیدا نمی شود و دلت نمی آید غم ها را به دامن مادر بسپاری...
آن وقت -شرمنده ام که زودتر نه- اما آن وقت است که تازه به یاد می آورم رفیقی را که مونس همیشگی من است، برادری که حرفهایم را از چشمانم می خواند، مادری که کودکانه هایم را تاب می آورد و پدری که آغوش گرم و مهربانش همیشه باز است...
و او همه ی اینها هست. به این نشان که «نشان پادشاهی دهد» به من، در حالی که غرق رکوع است و این یعنی او همیشه با خداست و با من نیز.

و من آرزو می کنم ای کاش همیشه تنها باشم. مثل حقیقت همه روزهایم...