ما اهل کوفه نیستیم/علی تنها بماند!!!
بگو: تنها شما را به یک چیز اندرز میدهم و آن اینکه دو نفر دو نفر، یا یکنفر یکنفر برای خدا قیام کنید، سپس فکر خود را به کار گیرید، این دوست و همنشین شما (محمد) هیچگونه جنون ندارد، او فقط بیم دهنده شما در برابر عذاب شدید (الهی) است.
(سوره مبارکه سبا آیه۴۶)
در حدیث قدسی آمده است که خداوند فرمود :
«اگر همه ی مردم بر ولایت علی(ع)اجتماع میکردند ؛ آتش جهنم را نمی آفریدم...!!!»
(بحارالانوار - ج 39 - ص 247)
---------------------------------------------------------------------------
وبلاگ ها...
http://salam2.blogsky.com
http://palestine-savior.blogsky.com
http://www.ali-avvalin-mazlom.blogsky.com
ادامه...
معرفی دستاوردها و خدمات انجام شده یکی از کارهایی است که
لازم است هر دولتی با دقت و هوشمندی انجام دهد، تا مردم هرچه بهتر و بیشتر
در جریان کار خادمان خود قرار گیرند. دلیل این امر هم روشن است، زیرا با
آنکه جامعه مخاطب خدمات دولت، عامه مردم هستند اما اولا ممکن است برخی
خدمات منحصر و مختص، به قشر خاص یا شهر و دیار خاصی باشد و سایرین از آن
مطلع نشوند و ثانیا ممکن است یک کار ارزشمند، بدون معرفی و تبلیغ، آنگونه
که باید و شاید، اثر خود را در زندگی مردم نشان ندهد. اما شرط محوری در این
اقدام، معرفی خدمات و فعالیتهای واقعی است و هرگاه این معرفی از سمت
حقیقت به سمت آرزو و رویا میل کند، دیگر عنوان آن عوض میشود و هر چه
نامیده بشود، معرفی دستاورد به حساب نمیآید!
گفت: آمار متناقض دولتمردان درباره نرخ بیکاری با اعتراضهای زیادی روبرو شده است. گفتم: چرا؟! چطور مگر؟! گفت:
مثلا فروردین سال گذشته دکتر نیلی که آن روز مسئولیت دولتی نداشت، در
برنامه تلویزیونی «پایش» آمار اشتغالزایی دولت قبل را زیر سوال برد و
روزنامههای زنجیرهای با ذوقزدگی تیتر زدند که «دروغگویی دولت در ایجاد
اشتغال ثابت شد»! گفتم: خب! که چی؟! گفت: همین هفته گذشته دولتمردان
اعلام کردند نرخ بیکاری تکرقمی شده است و روی آن کلی مانور دادند اما
پنجشنبه قبل مرکز آمار اعلام کرد که نرخ بیکاری از سال 92 تاکنون بالا
رفته و طی یکسال گذشته 670 هزار شغل از دست رفته است. ولی ایندفعه برای
همان آماری که قبلا هو کشیده بودند، هورا کشیدند!
گفتم: چه عرض کنم؟!
پسربچهای میگفت هر وقت پای ما به لیوان آب میخورد و لیوان میشکند،
پدرمان سرمان فریاد میکشد که مگه کورید که لیوان به این بزرگی را
نمیبینید؟! ولی هر وقت پای خودش به لیوان میخورد، میگوید؛ آخه هیچ آدم
عاقلی لیوان را اینجا میگذارد؟!
فروردین 1382 و در کشاکش حمله نظامی به عراق نیروهای
آمریکایی با بالگرد اعلامیههایی را بر سر مردم عراق میریختند که در آن
سعی میکردند اشغال این کشور را برای مردم توجیه کنند. این شاید بارزترین و
ظاهریترین نمونه از یک جنگ روانی برای به تسخیر درآوردن ذهن انسانها
باشد. مسلما اگر آن روز در دوران گسترش گوشیهای هوشمند و فناوریهای نوین
ارتباط جمعی قرار داشتیم چنین کاری را میشد با هزینه بسیار کمتر و البته
آسانتر انجام داد.
حضرت
آیتالله خامنهای در سخنرانیها و مناسبتهای مختلف به آسیبشناسی
مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداختهاند. ایشان معتقدند موانع
«فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و
جوانان، خانوادهها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش
کنند. ایشان در آخرین اظهار نظر رسمی درباره این موضوع در دیدار دانشجویی
ماه رمضان امسال فرمودند: «بعضى از تصورات و سنتهاى غلط در مورد ازدواج
وجود دارد که اینها دستوپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است؛
این سنتها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبهگرید،
پرنشاطید، پیشنهادکننده نقض خیلى از عادتها و سنتها هستید، به نظر من
این سنتهاى غلطى را هم که در زمینه ازدواج وجود دارد، بایستى شماها
نقض کنید».نوشتار زیر به هشت مورد از این سنتهای غلط که مورد تصریح رهبر
انقلاب اسلامی قرار گرفته، میپردازد:
۱. مهریه سنگین کسانی
که مهریه بالا برای خانمشان قرار میدهند، به جامعه ضرر میزنند. خیلی از
دخترها توی خانه میمانند، خیلی از پسرها بیزن میمانند، به خاطر اینکه
این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّه»،
به جای اینکه مهر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) سنت باشد، وقتی مهر جاهلی
سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد. خطبه عقد 1377/8/11 مهریه
سنگین مال دوران جاهلیت است. پیامبر اکرم (ص) آن را منسوخ کرد. پیامبر (ص)
از یک خانواده اعیانی است. خانواده پیغمبر (ص)، تقریباً اعیانیترین
خانواده قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه
اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را
«سیده نّساء العالمین» قرار داد «مِن الاَوّلینَ و الآخِرین»، با بهترین
پسرهای عالم که مولای متقیان است میخواهند ازدواج کنند، مهریه ایشان زیاد
باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریه کم را قرار دادند که اسمش «مَهرُ
السُّنَّه» است. خطبه عقد 1374/2/28 مهریه هر چه کمتر باشد، به
طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش
که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل
مالی ندارد. ولی شارع مقدس یک مهریهای را معین کرده که باید یک چیزی باشد.
اما نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام
دهند. خطبه عقد 1374/5/18 بعضی خیال میکنند مهریه سنگین به حفظ
پیوند زناشویی کمک میکند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و
شوهر نااهل باشند، مهریه سنگین هیچ معجزهای نمیتواند بکند. خطبه عقد 1375/5/11 بعضی
از خانوادههای طرف عروس میگویند که ما مهریه آن قدر بالا نمیخواهیم
ولی خانواده داماد برای پز دادن و تفاخر میگویند نه نمیشود! چند میلیون
یا فلانقدر. اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریه بالا خوشبخت
نشد. اینهایی که خیال میکنند اگر مهریه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد
شد، اینها اشتباه میکنند. ازدواج اگر چنانچه با محبت بود، با وضعیت
درست بود، بیمهریه هم متزلزل نمیشود. ولی اگر چنانچه بر مبنای خباثت و
زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریه هر چقدر هم که زیاد
باشد، مرد بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریه هم
فرار کند. خطبه عقد 1375/9/4 من از مردم سراسر کشور خواهش میکنم که
آن قدر مهریهها را زیاد نکنند. این سنت جاهلی است. این کاری است که خدا و
رسول (ص) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمیگوییم حرام است.
نمیگوییم ازدواج باطل است. اما خلاف سنت پیامبر (ص) و اولاد ایشان و ائمه
هدی (علیهمالسلام) و بزرگان اسلام است. خلاف روش اینهاست و بخصوص در زمان
ما که کشور احتیاج دارد به اینکه همه کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت
نیست که بعضی ازدواجها را اینطور مشکل کنند. خطبه عقد 1373/9/2
۲. جهیزیه سنگین من
گمان میکنم اینکه در جهیزیه حضرت زهرا (س) این قدر سادگی رعایت شد...
این حد را حفظ کردند. این یک جنبه نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و
پایهای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر
زیادهرویها پیش میآید، نشوند. خطبه عقد 1377/4/18 بعضی از
خانوادههای عروس، خودشان را اذیت میکنند و به زحمت میاندازند و اگر پول
هم ندارند به زحمت پول تهیه میکنند. اگر پول دارند خرج زیادی میکنند،
برای اینکه یک جهیزیه مفصل پر زرق و برقی را مثلاً در اختیار دخترشان
بگذارند. خطبه عقد 1377/12/28 جهیزیه زیاد، هیچ دختری را خوشبخت
نمیکند و هیچ خانوادهای را به آن آرامش و سکون و اعتماد لازم نمیرساند.
اینها فضولِ زندگی است و جز دردسر و اسباب زحمت و اسباب مشکل فایدهای
ندارد. خطبه عقد 1375/9/18 مبادا بروید پول قرض کنید، جهیزیه درست
کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانوادهتان را به زحمت
بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیهاش کمتر از دختر همسایه و
قوم و خویش بود، این سرشکستگی است. خطبه عقد 1381/3/29 بعضیها
سعی میکنند که برای جهیزیه بزنند روی دست همه قوم و خویشها و
همسایهها و دوست و آشناها که این هم غلط است... باید نگاه کنید ببینید
که چه چیزی درست است، چه چیزی حق است آن را انجام بدهید. چه چیزی حق است؟
یک خانواده دو نفره یک وسایلی لازم دارند که یک زندگی سادهای داشته
باشند. خطبه عقد 1379/8/3 انواع و اقسام ریخت و پاشها،
زیادهرویها، کارهای غلط، جهیزیههای سنگین. همهجور چیزی را حتماً باید
بخرند، بیاورند توی جهیزیه بگذارند، که اقلّاً یک چیز بیشتر از آن دختر
خالهاش، یا نمیدانم خواهرش، یا آن همسایهشان یا آن همکلاسیشان داشته
باشد. اینها از آن غلطهای بسیار موذی و آزاردهنده است، برای خود انسان و
برای مردم. خیلی از دخترها نمیتوانند به خانه بخت بروند، خیلی از پسرها
نمیتوانند ازدواج کنند، به خاطر همین چیزها. به خاطر همین گرفتاریها.
اگر ازدواج آسان بود، اگر مردم آن قدر سختگیری نکرده بودند، بعضیها اگر
مهریهشان سنگین نبود، اگر این جهیزیههای جاهلانه نبود و پدر و مادرها به
خیال خودشان برای اینکه مبادا دل دخترشان بشکند، خودشان را به آب و آتش
نمیزدند، این گرفتاریها برای خیلی از خانوادهها پیش نمیآمد. خطبه عقد 1372/10/26 از
اول، بعضیها همه ریز و درشت و لازم و غیر لازم را برای دخترشان به
عنوان جهیزیه فراهم میکنند که مبادا از دختر فلانی، از دختر عمویش، یا از
خواهرش یا از جاریاش مثلاً کمتر باشد. اینها درست نیست. این کارها غلط
است. اسباب زحمت شماست. آن هم زحمتی که هیچ اجری پیش خدا ندارد، مایه تشکر
هم نمیشود. خطبه عقد 1378/9/2 نگذارید جهیزیهها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروسها شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر میخواهند، شما نگذارید. خطبه عقد 1373/9/23 مادرهای
عروسها در تهیه جهیزیه دست نگه دارند، خیلی افراط و اسراف نکنند.
نگویند حالا مثلاً دخترمان است، دلش میشکند. نه. دخترها خوبند. دخترها
نمیخواهند. ما بیخود نباید دل آنها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ
و لوکس و... حتماً باید برایش تهیه شود. خطبه عقد 1379/11/16
3- تجملات زیاد تجملات
برای یک جامعه، مضر و بد است. آن کسانی که با تجملات مخالفت میکنند،
معنایش این نیست که از لذتها و خوشیهایش بیاطلاعند، نه! آن را کاری مضر
برای جامعه میدانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضر. با تجملات زیادی، جامعه
زیان میکند. البته در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. اما وقتی که
همینطور مرتب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز
میکند و به جاهای دیگر میرود. خطبه عقد 1370/4/20 مگر کسانی که با
تجمل عروس و داماد میشوند خوشبختترند؟ چه کسی میتواند چنین چیزی را
ادعا کند؟ این کارها جز اینکه یک عده جوان را، یک عده دختر را حسرت به دل
کند و زندگی را بر اینها تلخ نماید، اگر نتوانستند آنجور آنها هم عروسی
بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند. چیز دیگری
نیست... تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند توی
خانه. این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همینطور غیر متأهل بماند. خطبه عقد 1373/9/23
۴. اسراف برخی،
اسراف میکنند. میریزند و میپاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه
هستند، کسانی هستند که اولیات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها
اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است. خطبه عقد 1372/6/11 بعضی
از مردم با این کاری که میشود با آن ثواب برد، گناه میبرند. با
اسرافهایی که میکنند، با خلافهایی که انجام میدهند، با آمیختن این عمل
حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام میدهند. حرام همهاش هم این نیست که
محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، اما ریخت و
پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در
مواردی واقعاً حرام است. زیادهروی کردن، حرام و حلال کردن برای اینکه
بتواند جهیزیه دخترش را فراهم کند، اینها حرام است. خطبه عقد 1376/11/9 بنده
راضی نیستم از کسانی که با خرجهای سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار
را بر دیگران مشکل میکنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با
اسراف مخالفیم. خطبه عقد 1374/5/24
۵. خرید از مکانهای معروف به گرانی این
دختر خانمها که میخواهند جهیزیه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و
جهیزیه، توی این دکانهای گرانقیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلات
گرانقیمت که معروف است – نمیخواهم البته اسم بیاورم – من میشناسم
کجاهاست که دکانهایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند.
بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. اینطور نباشد که داماد بیچاره را
دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها
میکنند. خطبه عقد 1372/3/19
۶. هتلها و سالنهای پرخرج این
هتلها و سالنها و جشنهای پُرخرج را رها کنید. ممکن است توی یک سالنی
هم کسی جشن بگذارد اما ساده، مانعی ندارد. من نمیخواهم بگویم حتماً، چون
بعضی خانههایشان جا ندارد یا امکاناتش را ندارند ولی اسراف نکنید. خطبه عقد 1373/10/27 عروسی
و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم (ص)هم برای دختر مکرمه
خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زنها دست زدند
و خوشی کردند. اما نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام
بگیرد. یکی از اسرافها همین مجالس عقد و عروسی گرانقیمت است. در هتلها،
در این سالنهای گرانقیمت مجالس درست میکنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه
و خوراکی حرام میشود، از بین میرود، روی زمین ریخته میشود و ضایع
میگردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی!؟ برای عقب نماندن از قافله اسراف!؟ خطبه عقد 1372/1/5 عروسی
شیرین، آن عروسیای نیست که توی آن خیلی خرج میشود و اسراف زیاد در آن
میشود. عروسی شیرین، عروسی صمیمانه است. صمیمانه که بود، عروسی شیرین
میشود. ولو مختصر باشد. یک اتاق دو اتاق توی خانه، قوم و خویش، دوست و
آشنا و رفیق دور هم بنشینند، این میشود عروسی. این میهمانیهای مفصل و
سالنهای آنچنانی یا توی هتلها، خرجهای زیاد، جنسهای گران برای مهمانی،
اینها هیچ مناسب نیست. نمیگویم ازدواج را باطل میکند، نه! ازدواج درست
است. اما اینها محیط جامعه و محیط زندگی را تلخ میکند. خطبه عقد 1377/9/12 مگر
سابق که این سالنها نبود، این چیزها نبود، توی دو تا اتاق کوچک جشن
میگرفتند، مهمانها میآمدند شیرینی میخوردند، ازدواجها بیبرکتتر از
امروز بود؟ عزت دخترها مگر کمتر از امروز بود، حالا باید حتماً بروند توی
این سالنهای بزرگ. عیبی ندارد، من مخالفتی نمیکنم با این سالنها. من با
«تشریفات» مخالفم. حالا بعضی میروند توی هتل، از آن کارهای غلط است که
لزومی ندارد. خطبه عقد 1376/7/30 بعضی خیال میکنند که تشریفات و
تویِ هتلِ چنین و چنان رفتن، سالنهای گران گرفتن، خرجهای زیادی کردن،
عزت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد میکند. نخیر عزت و شرف و سربلندی
دختر و پسر به انسانیت و تقوی و پاکدامنی و بلندنظری آنهاست، نه به این
چیزها... خطبه عقد 1375/5/11
۷. لباس عروس گرانقیمت بعضیها
لباس عروس گرانقیمت میخرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس
میخواهند، بعضیها لباس عروس را میروند کرایه میکنند. چه مانعی دارد؟
ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضیها این را ننگ میدانند. ننگ
این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف
کند، بعد بیندازد دور. یک بار مصرف! آن هم با این وضعی که بعضی مردم دارند. خطبه عقد 1374/10/4
۸. به رخ کشیدن ثروتها اگر
چنانچه در ازدواج ،بحث مادیات عمده شد، این معامله عاطفی و روحی و انسانی
تبدیل خواهد شد به معامله مادی. این معاملههای گران، این جهیزیههای
سنگین، این چشم و همچشمیها و این به رخ کشیدن ثروتها و پولها – که
برخی از افراد غافل و بیخبر میکنند – ازدواج را در واقع خراب میکنند.
لذاست که در شرع مقدس مستحب است مهریه کم گرفته شود که «مَهرُ السّنّة»
مورد نظر است. خطبه عقد 77/12/13 ازدواج را آسان کنید من به همه
مردم در سراسر کشور توصیه میکنم که ازدواجها را آسان کنند. بعضیها
ازدواج را مشکل میکنند. مهریههای گران و جهیزیههای سنگین ازدواج را مشکل
میکند... خانواده پسرها توقع جهیزیههای سنگین بکنند. خانوادهی
دخترها برای چشم همچشمی دیگران جهیزیهها را و تشریفات را و مجالس عقد و
عروسی را رنگینتر بکنند. چرا؟ اثر این را میدانید چیست؟ اثر این کارها
این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانهها میمانند، کسی جرئت
نمیکند به ازدواج نزدیک شود. خطبه عقد 1373/9/2
گفت: از چالش هستهای چه خبر؟! به کجا رسیده؟! گفتم: طرف مقابل باج میخواهد و ما هم که اهل باج دادن نیستیم. گفت: کمپین 6 کارگردان چی شد که برای آمریکا پیام ضعف و ذلت فرستاده و گفته بود «هر توافقی از عدم توافق بهتر است»! گفتم:
یکی از آنها که اعلام کرد فریبش دادهاند و منظورش اعلام ذلت در برابر
دشمن نبوده است و 5 نفر دیگر هم که با بیمحلی روبرو شدند. گفت: اصلاً چرا درباره چیزی نظر میدهند که از آن اطلاعی ندارند؟!
گفتم:
چه عرض کنم؟! از قدیم و ندیم گفتهاند «هر کسی کار خودش، آتیش به انبار
خودش»! میگویند؛ یارو که خیلی اهل مد و تجملات بود مشغول مشاهده یک بحث
هستهای از تلویزیون بود. رفیقش پرسید از مذاکرات چه خبر؟ گفت؛ هیچی! اشتون
که همون کت قبلی تنشه! چکمههایش هم که خیلی افتضاحه! ولی ساعتش جدیده!
این
آموزش توسط یکی از شهدای موجود در پوستر فوق ( بصورت الهام به یکی از
دوستان مورداعتماد حقیر ) ارائه شده که بنده سراپاتقصیر وظیفه بازنشر اونو
دارم و بابت این لطف الهی بینهایت شاکرم.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
گام (1) :انتخاب یک شهید :
آلبوم شهدا رو باز کنید یا میتونید از عکس بالا کمک بگیرید. اولین ملاک انتخاب شهید قیافه و صورت شهیده. ببینید با لبخند کدوم شهید ته دلتون خالی میشه، ذوق میکنید، به وجد میایید !؟
آفرین. درسته. این همون دوست شماست.
گام (2) : عهد بستن با شهید :
یه جا که جلو چشمتون باشه بنویسید و امضاءکنید :
با دوست شهیدمعهدمیبندم پای رفاقتم با او تا لحظه شهادتم خواهم موند و در مسیر رسیدن به خدا ازتذکراتاو رو بر نمیگردونم.
گام (3) : شناخت شهید:
تا میتونید از دوست شهیدتون اطلاعات جمع آوری کنید. (
عکس, متن, صوت, کلیپ, دستنوشته, وصیتنامه, خاطرات همرزمان, خاطرات همسر
شهید, پوستر و ....)
بصورت خرید از فروشگاه و دانلود از اینترنت.
گام (4) : هدیه ثواب اعمال خود به روح شهید:
از همین الان هر کار خیر و ثوابی انجام میدید مثل ( نماز واجب و مستحبی,
ادعیه, زیارات, صدقه, حتی درس خواندن برای رضایت خدا, روزه و خمس و زکات و
....) سریع در ابتدا یا انتهای آن به زبان بیاورید :
( خدایا طاعت من اگرچه ناقص است ولی یه نسخه از ثوابشو هدیه میکنم به روح دوست شهیدم )
طبق روایات نه تنها از ثواب شما کم نمیشه بلکه بابرکت تر هم خواهد شد !
توجه : مطمئناً شهید با کمالات و رتبه ای که داره نیازی به ثواب ماها نداره. پس دلیل این گام چیه !؟؟
جواب : شما با اینکار ارادت و خلوص نیت و علاقتون رو به شهید نشون میدید. یعنی به شهید میگید چیزی بهتر از ثواب اعمال یافت نکردم که تقدیم دوست کنم.
گام (5) : درگیر کردن خود با شهید:
░سریعا همین الان عکس بک گراند گوشی موبایلتونو عوض کنین و عکس شهید رو بذارید.
از امروز همه پیامک ها و تماس هاتون توسط دوست شما بررسی میشه !
░ همینکارو برای دسکتاپ کامپیوتر هم انجام بدید.
░ محل کارتون, کیف جیبی, داشبورد ماشین, هرجا میتونید یه عکس یا نشونه از شهیدتون بذارید.
▒ صبح بعد از سلام به امام عصر عجل الله، اولین نفر به دوست شهیدتون صبح بخیر بگید و شب هم آخرین شب بخیر...
▒ در طول روز تا میتونید با روح شهید حرف بزنید.
▒ مدام به او و خـــدای متعال فکـــــــر کنید و هرکار دیگری که صلاح میدونید.
گام (6) : عدم گناهبه احترام شهید !:
خود شهید اسم این گام رو گذاشته : آخرین حجاب !
روح شهید تا این گام 5 بسیار بسیار از شما راضیه و تمایل شدیدی به شروع رابطه داره ولی !
آیا در حضور دوست جدید معنوی و به این باصفایی میتوان گناه کرد !؟
نگاه
هامون, رابطمون با همکلاسی های نامحرم و اساتید نامحرم, چت با نامحرم,
غیبت, دروغ, کاهل نمازی, کم فروشی, کم کاری در شغل, بداخلاقی در منزل و
.....
جواب این سوال با خود شما....
گام (7) : اولین پاسخشهید:
کمی صبر و استقامت در گام 6 آنچنان شیرینی ای
در این گام برای شما خواهد داشت که در گام بعدی انجام گناه براتون سخت تر
از انجام ندادن اونه !
░ با توسل به دوست شهید و مصلحت خدا برخی نشانه ها را خواهید دید (ان شاء الله) :
خواب دوست شهیدتون.
انواع روزی های معنوی جدید !
لذت عبادت و نمازهایی با حس و حال جدید !
دعوت به قبور شهدا و راهیان نور جنوب و غرب.
دوستان معنوی جدید.
پیامی, نشانه ای, گفتگویی و.....
گام (8) : حفظ و ارتقاء رابطه تا شهادت:
گام های سختی را گذرانده اید. درسته ؟
حال به مدد دوست شهید میتونید توسل به ائمه اطهار (سلام الله علیهم) را بصورتی جدید و شیرین تر پی بگیرید...
و در نهایـــــت به خود خـــــــدا برسید... ( نسئل الله منازل الشهــــــداء)
مطمئنا با شیرینی ای که چشیده اید از این مسیر خارج نخواهید شد... اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا...
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دانلود پوستر " دوست شهیدت کیه !؟ "
برای تسهیل کار دوستان, پوستری بصورت پشت و رو در قطع A4 بصورت رنگی و باکیفیت بالا طراحی شده.
حتما یک نسخه پرینت و در پایگاه مسجد و محله و دانشگاهتون نصب کنید.
جهت
آشنایی و ارتباط با منبع اصلی و درج نظرات و شواهد و تجربیات خود ( جهت
درج در مجموعه بزرگ " دوست شهیدت کیه !؟ " ) میتوانید با سایت گروه سایبری و
امربمعروف تعجیل (Http://TaajiL.ir) و یا منحصرا لینک : http://mirzabeigi.com/category/27/shahid_friendدر ارتباط باشید.
خاطرات, تجربیات و شواهد خود را در پیامی خصوصی به این آدرس ارسال کنید :
تولیت مسجد مقدس جمکران همچنین گفت: برخی نزدیکان مقام معظم رهبری میگفتند
آقا هر وقت میخواهند دلشان باز شود، انبساط خاطری پیدا کنند و نشاط روحی
بیشتری یابند سه کار انجام میدهند؛ یا به زیارت امام رضا(ع) میروند یا در جمکران
نماز میخوانند و یا با خانواده شهدا دیدارمیکنند. در مدتی که جمکران بودیم آقا
چهار بار به جمکران آمدند. آنجا هم صحنههای عجیبی از ایشان به چشم میخورد که چون
تقید به محرمانه بودنش دارند شاید مجاز نباشم از ویژگیها و حالات ایشان در نماز و
اشکهایشان چیزی بگویم...باورکردنی
نبود آقا برای دل یک همسر سابق شهید که بتواند بچهاش را ببیند، شخصابا آن فوریت
پیگیری کنند که این را حل کنید. وقتی دیدم آقا تا این اندازه اهتمام دارد من بروم
منزل بخوابم؟ در بنیاد ماندم زنگ زدم این شوهر را پیدا کردم. تا سحر نشستم و با او
حرف زدم. فردا همسر ایشان را صدا زدم و نشستیم تا مغرب با هم حرف زدیم. پس فردا دو
نفر را با هم دعوت کردیم و با آنها صحبت کردم. به آنها گفتم فردا شب، خدمت آقا
ملاقاتی هست؛ میخواهم بروم گزارش کار را خدمتشان بدهم منتها بدانید کسی که انقدر
و در این حد مسائل شما برایشان اهمیت دارد اگر چنانچه خبر خوشحالی به آنها بدهیم
خوشحالی ایشان خوشحالی امام زمان(عج) و خوشحالی امام زمان(عج) خوشحالی پیامبر
اکرم(ص) و خوشحالی ایشان، رضایت خدا خواهد بود. آیا شما این را باور دارید؟ گفتند
بله. گفتم میخواهم فردا شب که خدمت ایشان میروم، بگویم نه فقط مشکل دیدن فرزند حل
شد بلکه مشکل و اختلاف به وجود آمده هم حل شد و آنها سر زندگیشان رفتند. 4 ساعت
با هم صحبت کردیم. آنها گریه میکردند
و ما گریه میکردیم. بالاخره مشکل شان حل شد و به زندگیشان بازگشتند.
یادداشت مقام معظم رهبری در دفتر یادبود حرم مطهّر حضرت معصومه سلاماللهعلیها
بسماللهالرّحمنالرّحیم السّلام علیکم یا أهلَ بَیتِ النّبوة و مَوضِعِ الرّسالَة، السّلام عَلَیکِ یا قُرّةَ عَین آلِ الرّسُولِ (صلواتاللهعلیهوآلهوسلّم)
افتخار خدمت در این آستان بلندپایهی ملکپاسبان بر شما آقایان و عزیزان
مبارک و گرامی باد. حقّ بزرگِ این سرچشمهی نور و هدایت که یکی از ثمرات
آن، تشکیل حوزهی علمیهی عظیمالشأن در سایهی این بقعهی مبارک است، چنان
عظیم است که زبان و قلمِ چون من حقیر و ناتوانی را رساییِ بیان آن نیست.
این حق بر دوش همهی کسانی که از برکات این بقعه و این حوزه بهرهمند
شدهاند، وظائفی را در خورد توان و امکان میگذارد. خداوند شما و همهی
متمسکین به ذیل ولایت رفیعهی اهل بیت وحی و فضیلت را موفق به أدای این
وظائف بدارد. اینک حرم مطهّر و بیوتات مطهّرهی اطراف آن، بحمدالله از وضع
شایستهتری نسبت به گذشته برخوردار است و وسعت و نظافت و ابّهت و انتظامی
بیش از گذشته دارد. این رشتهی بهسازی باید انشاءالله ادامه یابد و
بهموازات آن صفابخشیدن به فضای معنوی و روحی و امکان انتفاع از هدایت الهی
در این مکان مقدس نیز باید مورد توجه و اهتمام باشد. خداوند عالمِ
عظیمالقدر مرحوم آیتالله حاجشیخ عبدالکریم حائری و مرحوم آیتالله
بروجردی رحمهماللهتعالی را با مضطجعهی این مَضجع شریف محشور فرماید و
روح مقدس امام بزرگوار را که روحی در همهی تلاشهای گذشتگان دمید، به
عالیترین درجات نائل فرماید و شما آقایان عزیز را حفظ کند.
در سالهای اخیر به رسمی ثابت تبدیل شده است که هر بار رژیم صهیونیستی دست
به جنایتی تازه علیه مردم مظلوم فلسطین میزند و کشتار زنان و کودکان این
سرزمین را از سر میگیرد، جماعتی که در برخی از شبکههای اجتماعی و فضای
اینترنت فعال هستند، اقدام به انتشار شایعی درباره خصومت مردم فلسطین و
نوار غزه با اهل بیت(ع) و دشمنی آنان با شیعیان میکنند.
با وجود اینکه چندین بار به این شبهات
جعلی، پاسخهای دقیق داده شده و حتی شخص رهبر معظم انقلاب نیز نسبت به آن
واکنش نشان دادند و گفتند:
در بحبوحهی این
حرفها، یک وقت دیدیم که ویروسی دارد تکثیر مثل میکند؛ دائم میروند پیش بعضی
از بزرگان، بعضی از علماء، بعضی از محترمین، که آقا! شما دارید به کی کمک
میکنید؛ اهل غزه ناصبیاند! ناصبی یعنی دشمن اهلبیت. یک عده هم باور
کردند! دیدیم پیغام و پسغام که آقا، میگویند اینها ناصبیاند. گفتیم پناه
بر خدا، لعنت خدا بر شیطان رجیمِ خبیث. در غزه مسجد الامام امیرالمؤمنین
علیبنابیطالب هست، مسجد الامام الحسین هست، چطور اینها ناصبیاند!؟ بله،
سنیاند؛ اما ناصبی!؟ اینجور حرف زدند، اینجور اقدام کردند، اینجور کار
کردند.
در روزهای اخیر شاهد آن هستیم که مجددا برخی از رسانههای خاص ضدانقلاب اقدام به انتشار این دروغها میکنند.
آنچه در ادامه می خوانید، کنکاشی در مذهب و عقاید مردم فلسطین به خصوص اهالی نوار غزه است:
شرح ماجرای خواندنی یک پینه دوز که امام زمان (عج) به سراغ او میرفت توسط مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهران
در
زمان کودکی من، مرحوم والد ما با یکی از اولیاء خاصّ خدا ارتباط داشت.
تشرّف آن ولیّ خدا به حضور امام زمان«صلوات الله علیه»، قابل انکار نبود.
ایشان یک مغازة پـینه دوزی هم در بازار داشت. حتّی ایشان میگفت: گاهی
آقا شبهای جمعه یک دفعه می آیند، میفرمایند: بیا برویم کربلا زیارتی
کنیم و برگردیم. با آقا میروم کربلا و بر میگردم. اینها خواب و قصّه و
داستان نیست.