پاسخ به شبهات عید نوروز

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: پاسخ به شبهات عید نوروز

          شبکه جهانی ولایت : 29 / 12 / 1389

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

توجه: غالب منابع ذکر شده، از نرم افزار مکتبة أهل البیت (علیهم السلام) می‌باشد.

آقای محسنی

آقایان وهابی‌ها به هر بهانه‌ای می‌خواهند علیه شیعه اقدام کنند یا شبهه مطرح کنند. در مورد بحث عید نوروز و جشن‌ها و لباس نو پوشیدن‌ها هم می‌گویند ما هم‌چنین چیزی در دین نداریم و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم‌چنین کاری نکرده است. آیا وهابیت نسبت به مراسم عید نوروز هم شبهاتی مطرح کرده‌اند؟

استاد حسینی قزوینی

آقایان وهابی‌ها همین‌طور در کمین نشسته‌اند تا قضیه‌ای را از شیعیان و اعمالی که در جامعه شیعی صورت می‌گیرد، زیر ذره‌بین بگیرند و شبهاتی را مطرح کنند. از جمله آنها، قضیه عید نوروز است و در سایت‌های مختلف وهابی‌ها و أهل سنت نوشته‌اند و حتی در مسجد دار العلوم مکی زاهدان هم آقایان خطباء و علماء أهل سنت رسماً اعلام کرده‌اند که عید نوروز بدعت است.

ما کاری با اینها نداریم، ولی آنچه که در سایت نوار اسلام و اسلام تیْپ هست، یک مقاله‌ای هست که عید نوروز را زیر سؤال برده است و من بعضی از قسمت‌هایش را عرض می‌کنم و بینندگان عزیز ببینند که این آقایان همانند مگس دنبال این هستند که جایی را پیدا کنند تا بتوانند شبهه‌افکنی کنند و ذهن خواننده را مشوش کنند با یک‌سری مطالبی که کاملاً مخدوش است و اصلاً و ابداً با مبانی اسلامی سازگاری ندارد.

 

شبهه اول:

در این مقاله آمده است:

ما در ایران می‌بینیم که عید قربان یک روز و عید نوروز 15 روز است.

این یکی از شبهات‌شان است که به عنوان یک اشکال اساسی و مهم مطرح کرده‌اند!!!

شما أهل سنت هم عید فطر را یک هفته تعطیل می‌کنید، حال آن‌که در اسلام، یک روز بیشتر عید نیست. در کشورهای عربی و در عربستان سعودی، نزدیک به یک هفته تعطیل می‌کنند و در بعضی از کشورها 10 روز تعطیل می‌کنند. هم‌چنین در اول ماه محرم که عید نیست، شما حدود 10 روز به عنوان عید تعطیل می‌کنید. این چه ارتباطی به این قضیه دارد؟

 

شبهه دوم:

در این مقاله آمده است:

علماء مذهب شیعه چون با اسلام کینه دارند، سعی در رایج کردن این عید داشته، حتی برایش دعا و غسل ساخته‌اند و باز می‌گویند بدعت نیست.

این واقعاً خیلی عجیب است! ما نمی‌دانیم که واقعاً باید به حرف اینها بخندیم یا به بدبختی و بیچارگی اینها گریه کنیم؟! و فقط می‌توانیم بگوییم:

الحمد لله الذی جعل أعدائنا من الجهلاء.

یا به تعبیر امام سجاد (علیه السلام):

الحمد لله الذی جعل أعدائنا من الحمقاء.

اگر شیعه برای عید نوروز، دعا یا غسل آورده است، برگرفته از مکتب أهل بیت (علیهم السلام) است و با سندهای صحیح، بزرگان و فقهاء ما به این روایات عمل کرده‌اند و برگرفته از أهل بیتی است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آنها را عِدْل قرآن قرار داده است.

شما آمده‌اید به خاطر عداوتی که با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دارید و خیلی واضح و روشن است، برای جشن ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) گفته‌اید که «این از بدعت‌های محْدثه در دین است». آیا این یک نوع عداوت با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیست؟

در کتاب مجموع فتاوای بن باز، جلد 1، صفحه 183 آمده است:

لا یجوز الإحتفال بمولد الرسول و لا غیره، لأن ذلک من البدع المحدثة فی الدین.

کسی که عشق به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دارد و می‌خواهد عشق به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را با یک جشن میلاد گرفتن اظهار کند، آیا این بدعت است؟ روز 12 ربیع الأول که روز میلاد نبی مکرم (صلی الله علیه و‌‌ آله) است، در تمام جوامع أهل سنت عید برقرار می‌کنند و این یکی از شعائر دینی است و طبق آیه شریفه:

و َعَزَّرُوهُ

سوره أعراف / آیه 157

این کار، تعزیر و تکریم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است. با این حال، آیا علماء شیعه با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عداوت دارند یا علماء وهابی؟

وقتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از دنیا رفته است، مردم عزادار هستند، ولی ایشان می‌گوید:

لا یجوز الإحتفال بمن مات من الأنبیاء و الصالحین و لا إحیاء ذکراهم بالموالد و رفع الاعلام و لا بوضع السرج و الشموع علی قبورهم و لا ببناء القباب و المساجد علی أضرحتهم أو کسوتها، لأن جمیع ما ذکر من البدع المحدثة فی الدین و من وسائل الشرک.

جایز نیست کسی در رحلت انبیاء و صالحین مجلس عزاداری برقرار کند و ... بدعت است و از وسائل شرک است.

ولی اگر کسی بیاید برای آقای ألبانی به عنوان یک عالم، مجلس بزرگداشت در عربستان سعودی بگیرد، هیچ اشکالی ندارد؛ چون ألبانی از علماء وهابی است و خدماتی به آقایان وهابی‌ها کرده است و چند کتاب نوشته است. ولی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) کاری نکرده است برای وهابی‌ها، جز این‌که بشارت داده است از منطقه شرق، از درعیه، شاخ شیطان برمی‌خیزد و نسبت به دین و قرآن هتاکی می‌کند. چون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از ظهور اینها پیشگویی کرده است و از اینها به عنوان شاخ شیطان تعبیر کرده است. إن شاء الله اگر فرصت شود، این روایات را مفصل می‌خوانیم و دقیقاً جز با وهابی‌ها تطبیق نمی‌کند. حتی آقای زینی دحلان، از علماء بزرگ أهل سنت می‌گوید:

اگر نبود در مذمت وهابی‌ها، مگر همین یک روایت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، کافی بود که ما بدانیم اینها چقدر با دین عداوت دارند.

آقای بزرگوار مقاله‌نویس! آقای خطیبی که می‌گویی علماء شیعه با اسلام عداوت دارند و تعطیلات عید نوروز را بیش از تعطیلات عید قربان قرار داده‌اند! آیا علماء شیعه عداوت دارند یا علماء وهابی که رسماً فتوا داده‌اند:

اگر کسی قبل و وسط و بعد از اذان بر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) صلوات بفرستد، بدعت در دین است.

فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، ج 2، ص 501، فتوای شماره 9696 ـ فتاوای اسلامیه بن باز، ج 1، ص 251

آقای زینی دحلان (متوفای 1304 هجری) که مفتی مکه مکرمه بود، در کتاب فتنة الوهابیة، صفحه 20 می‌گوید:

محمد بن عبد الوهاب (که از مؤسسین سیاسی وهابیت است) دستور داده بود کسی حق ندارد بر بالای منبر و بعد از اذان بر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) صلوات بفرستد:

حتی أن رجلا صالحا کان أعمی و کان مؤذنا و صلی علی النبی صلی الله علیه و سلم بعد الأذان بعد أن کان المنع منهم، فأتوا به إلی إبن عبد الوهاب فأمر به أن یقتل فقتل.

یک مردی صالح که نابینا بود، اذان می‌گفت و بعد از این‌که دستور داده شد بعد از اذان نباید بر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) صلوات فرستاد، بعد از اذان بر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) صلوات فرستاد. او را نزد محمد بن عبد الوهاب آوردند و محمد بن عبد الوهاب دستور قتل او را داد و او را کشتند.

آقای بزرگوار! علماء شیعه با دین و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عداوت دارند یا علماء شما؟

این آقایانی که فتوا صادر می‌کنند:

کسی که مکه می‌رود، اگر زیاد به حرم پیامبر (صلی الله علیه و سلم) برود و بیرون بیاید، بدعت است.

آیا این عداوت نیست؟ کسی که به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عشق دارد و سراسر وجودش لبریز از محبت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است و سال‌ها در نوبت بوده و در انتظار بوده و توفیق رفتن به مدینه منوره را پیدا کرده و می‌رود حرم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را می‌بیند و عشق می‌کند. بعضی از افراد بودند که بعد از نماز صبح، صبحانه می‌خوردند و باز به حرم نبوی (صلی الله علیه و آله) می‌رفتند و تا نماز ظهر آنجا بودند و ظهر برمی‌گشتند به هتل و غذایی می‌خوردند و می‌رفتند تا آخرین لحظه‌ای که حرم بسته می‌شد، در آنجا بودند.

من در یکی از ایام ماه رمضان که در مدینه منوره بودم، حدوداً بعد از ساعت 12 به حرم می‌رفتم و می‌دیدم تعداد زیادی از أهل سنت می‌آمدند و فقط می‌نشستند و مانند نگاه یک عاشق دلباخته به معشوق، ضریح مطهر نبی مکرم (صلی الله علیه و‌‌ آله) را تماشا می‌کردند و قطرات اشک‌شان می‌ریخت. آن وقت این آقا فتوا می‌دهد:

کسی که مکه می‌رود، اگر زیاد به حرم پیامبر (صلی الله علیه و سلم) برود و بیرون بیاید، بدعت است.

اگر به این عنوان برود آنجا دعا کند تا شاید به خاطر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) دعایش به اجابت برسد، بدعت است.

این فتوای آقای صالح فوزان، عضو لجنه دائم إفتاء و عضو هیئت کبار علماء و جزء مفتیان و اساتید طراز اول عربستان سعودی است در مجلة الدعوة، صفحه 107، شماره 1612.

علماء شیعه عداوت با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دارند یا علماء شما؟

می‌گویند:

اگر کسی صلوات بفرستد یا آیه قرآن بخواند و به پیامبر (صلی الله علیه و سلم) هدیه کند، حرام و بدعت است.

من نمی‌دانم این فتاوی را از کجا در می‌آورند؟! فتوا باید یا مستند به آیه‌ای باشد یا مستند به یک روایتی باشد یا مستند به یک سیره‌ای باشد. این آقایان همین‌طوری شب می‌نشینند و صبح فتوا صادر می‌کنند:

اگر کسی صلواتی بفرستد یا آیه قرآنی بخواند و به پیامبر (صلی الله علیه و سلم) هدیه کند، حرام و بدعت است.

فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، ج 9، ص 58، فتوای شماره 3582

اینها دنبال چه می‌گردند؟ قضیه چیست؟ آیا اینها به دنبال این هستند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را در میان مسلمانان غریب کنند و فاصله بیاندازند بین مردم و حقائق دینی؟

فتوا می‌دهند:

رفتن به غار حراء بدعت است.

با این‌که خود قرآن می‌فرماید:

لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ

سوره أحزاب / آیه 21

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به غار حراء می‌رفت و ما هم به تبعیت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به غار حراء می‌رویم. این کجایش بدعت است؟

می‌گویند:

من ضرایع الشرک بالله.

رفتن به غار حراء، از وسائل شرک به خداست.

فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، فتوای شماره 5302

من نمی‌دانم اگر کسی که به غار حراء می‌رود، برای خداوند شریک قائل می‌شود؟ کسی که به غار حراء می‌رود و محل عبادت و خشوع و خضوع پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را و محل نزول قرآن را می‌بیند، عشق می‌کند و به خدا نزدیک می‌شود. چرا باید این کار شرک باشد؟

جالب این است که آقای بن عثیمین فتوا داده است در کتاب مجموع الفتاوی، شماره 366 و می‌گوید:

اگر کسی به ضریح پیامبر (صلی الله علیه و سلم) و پرده کعبه دست بکشد، بدعت است.

آقایانی که مشرف شده‌اند به مدینه منوره و مکه مکرمه، می‌بینند که تعدادی از شرطه‌ها در آنجا ایستاده‌اند تا اگر کسی دست به پرده کعبه بزند، او را توبیخ می‌کنند. ولی شما ببینید آقای ملک عبد الله که چند روز قبل از بیمارستان اروپا به عربستان سعودی برگشته بود و تلویزیون هم نشان می‌داد، شخصیت‌های برجسته و مفتیان عربستان سعودی می‌آمدند به عبای آقای ملک عبد الله دست می‌کشیدند و دستش را می‌بوسیدند. اگر کسی دست بکشد به عبای پادشاه، هیچ اشکالی ندارد و عین عبادت است، ولی اگر دست بکشد به پرده کعبه، عین شرک است!!!

در سال 1426 هجری که ملک فهد از دنیا رفته بود و می‌آمدند با ملک عبد الله بیعت می‌کردند، من خودم هر روز شاهد تلویزیون‌های عربستان سعودی بودم و می‌دیدم که شخصیت‌های طراز اول می‌آمدند دست و پیشانی و عبای آقای ملک عبد الله را می‌بوسیدند. اینها عین عبادت است، ولی اگر کسی بیاید به پرده کعبه و ضریح نبی مکرم (صلی الله علیه و‌‌ آله) دست بکشد، عین شرک است!!! ما واقعاً نمی‌دانیم که اینها چه هدفی را دنبال می‌کنند!!!

* * * * * * *

آقای محسنی

وهابی‌ها می‌گویند:

پیامبر (صلی الله علیه و سلم) عید نوروز را جشن نگرفته و اهمیت نداده و غسل نکرده است و شیعیان خلاف سیره پیامبر (صلی الله علیه و سلم) عمل می‌کنند و اینها از بدعت‌هایی است که شیعیان از خودشان ساخته‌اند.

در این مورد توضیح بفرمایید.

استاد حسینی قزوینی

با توجه به سؤالی که حضرت‌عالی کردید، واقعاً آدم نمی‌داند چه کند؟! در همین مقاله‌ای که این آقایان آورده‌اند، این تعبیر را به کار برده‌اند:

آیا رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ سلم) روز نوروز را غسل نوروز می‌کردند؟ شاید شیعه بگوید نوروز پیش ما یک جشن ملی است. در حالی‌که اعیاد .؟. مذهبی است و جواب این است: خیر، نوروز یک عید دینی است. باور ندارید، از زرتشتی‌ها بپرسید.

خیلی جالب است! این نهایت عقل این آقا را می‌رساند.

این افرادی که این مقاله را نوشته‌اند، ظاهراً در ایران زندگی می‌کنند و یک عمر در کنار ایرانی‌ها بودند یا در افغانستان یا در کشورهای دیگر. آیا تا به حال از یک بچه شیعه یا از یک پیر زن شنیده‌اند که بیایند عید نوروز را گرامی بدارند به نیت یک عید مذهبی؟!!! یا به نیت این‌که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) گفته است، ما این عید نوروز را جشن بگیریم؟!!! این آقا از الفبای عُرفیات جامعه ایرانی یا افغانی یا تاجیکی یا کشورهای دیگری که عید نوروز را گرامی می‌دارند، خبر ندارد. همان‌طور که وهابی‌ها فتوا دادند:

اگر کسی روز معلم را عید بگیرد، اشکالی ندارد. اگر کسی روز ارتش را عید بگیرد، اشکالی ندارد.

ما هم عید نوروز را جشن می‌گیریم. بنده در کتاب وهابیت از منظر عقل و شرع تمام مدارکش را آورده‌ام. در اینجا هیچ اشکالی ندارد، چون عربستان سعودی و آقایان وهابی‌ها این روزها را عید می‌گیرد. ولی اگر کسی در جامعه شیعی عید نوروز را عید بگیرد، اشکال دارد و این آقایان علم غیب هم دارند که ما به خاطر عید مذهبی، نوروز را عید می‌گیریم و اگر قبول نداریم، باید برویم از زرتشتی‌ها سؤال کنیم!!! ما هم می‌گوییم این کارهایی که شما وهابی‌ها انجام می‌دهید، همه‌اش ضد دین است، اگر قبول ندارید، بروید از یهودیان بپرسید؛ ما این را با دلیل ثابت کرده‌ایم. اگر شما وهابی‌ها قبول ندارید که با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و آثار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و أهل بیت (علیهم السلام) مبارزه می‌کنید و می‌خواهید میان مردم و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فاصله بیاندازید، بروید از یهودیان بپرسید.

* * * * * * *

آقای محسنی

امشب هم توفیق داریم برای آغاز سال نو شمسی، با حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ارتباط برقرار کنیم و از ایشان بخواهیم یک پیامی در این آخرین لحظات سال 1389 و در آغازین لحظات سال جدیدمان بفرمایند.

من سلام و عرض ادب دارم خدمت حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی! از حضرت‌عالی درخواست می‌کنیم که در این لحظات پایانی سال 1389 و آغاز سال 1390، پیامی را برای بینندگان عزیزمان بیان بفرمایید تا إن شاء الله برنامه ما با پیام حضرت‌عالی مزین شود.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

سلام علیکم

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.

من پیشاپیش حلول سال نو را به همه شما عزیزان در شرق و غرب جهان و در هر کجا هستید، تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم سالی خوش و خرم و توأم با سلامتی، توفیق، پیروزی و خوش‌دلی إن شاء الله داشته باشید و نیز امیدواریم به لطف پروردگار، مشکلاتی که برای برادران و خواهران ما در کشورهای اسلامی به وجود آمده، إن شاء الله همه آنها هم به زودی حل بشود.

می‌دانیم که مراسم سال نو، همان‌طور که برادران عزیز برای شما بیان کرده‌اند، یک مراسم مذهبی و دینی نیست، بلکه یک سنت ملی و عرفی است. تمام کسانی که ارتباط دارند با کشور ما و با کشورهایی که به فارسی صحبت می‌کنند، از این مسئله با خبر هستند.

هماهنگ با آغاز بهار است، نو شدن زندگی در جهان طبیعت است. ما هم می‌خواهیم هماهنگ با بهار و نو شدن جهان طبیعت، روحی نو و افکاری نو و برنامه‌ای نو برای زندگی داشته باشیم.

این مراسم و سنتی که در ایران و کشورهای فارسی‌زبان هست، نکات بسیار مثبت فراوانی دارد که اگر إن شاء الله از بعضی از خرافات که با آن آمیخته شده، تهی گردد، هماهنگ با دستورات کلی اسلام است. اسلام دستور به طهارت و نظافت و پاکی می‌دهد، در سال نو همه به سراغ آن می‌روند؛ خانه‌تکانی می‌کنند، نظافت جسم، نظافت لباس. اسلام دستور به محبت می‌دهد، سال نو که می‌رسد، همه به هم تبریک می‌گویند، ابراز محبت می‌کنند. صله رحم یکی از برنامه‌های مهم اسلام است که در قرآن و روایات بیان شده است. صله رحم طول عمر می‌آورد و شهرها را آباد می‌کند؛ مخصوصاً روی این دو تا، در روایات تکیه شده است:

منماة للعدد.

نهج البلاغة، حکمت 252 ـ علل الشرائع للشیخ الصدوق، ج 1، ص 248 ـ من لا یحضره الفقیه للشیخ الصدوق، ج 3، ص 568

جمعیت را نمو می‌دهد و باعث آبادی شهرها می‌شود. شاد کردن دل‌‌ها یکی از اصول کلی اسلام است که در این سنت عید و سال نو هست؛ فراموش کردن نامهربانی‌ها، کینه‌ها، افرادی که قهر هستند با هم آشتی می‌کنند، چه در فامیل و چه در خارج فامیل. رفتن به نقاط مختلف و آثار عظمت خدا و آثار تاریخی گذشتگان را دیدن، که تمام اینها برای ما درس عبرت است. این هم یکی از نکات مثبتی است که قرآن به عنوان:

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ

سوره انعام / آیه 11

در روی زمین حرکت بکنید و آثار خدا را ببینید، آثار گذشتگان را ببینید. در این برنامه‌های مسافرتی که به مناسبت سال نو می‌آید، اگر توجه باشید، این آثار و برکات هست. بنابراین یک آیین و سنت ملی و عرفی است که نکات بسیار مثبت در آن جمع است و مبارزه با آن، مبارزه با تمام این اصولی است که عرض کردم در اسلام با آن هماهنگ است.

از همه مهم‌تر توجه به ساحت قدس پروردگار در لحظه سال تحویل است که همه هر کجا هستند، بالأخره به یک مرکز مذهبی می‌روند دعا می‌کنند. دعا از دستوراتی است که در اسلام خیلی به آن تأکید شده و تکیه شده است. خدا را به قدرت توصیف می‌کنند به سه جهت:

اول می‌گویند: «ای کسی که «مقلب القلوب و الأبصار» هستی!»، تمام دل‌ها در دست توست.

بعد می‌گویند: «ای کسی که تدبیر کننده شب و روزی!» عالم هستی، نظام جهان، زمین و آسمان در دست توست.

بعد هم می‌گویند: «ای کسی که آمد و شد سال و ماه در اختیار توست!» تو بر همه چیز قادری. ما از تو یک تقاضا داریم که «أحسن الحال»، «بهترین حالات را به ما بده».

در اینجا این سؤال پیش می‌آید که «أحسن الحال» چیست؟ بهترین حالات چیست که ما از خدا می‌خواهیم؟ من می‌خواهم برای شما عزیزان، به إتکاء بعضی آیات قرآن، «أحسن الحال» را تفسیر کنم. در أواخر سوره فجر 4 آیه داریم:

یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ / ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً / فَادْخُلِی فِی عِبَادِی / وَ ادْخُلِی جَنَّتِی

این «أحسن الحال» را خداوند در این 4 آیه آخر سوره فجر بیان کرده است. اول می‌گوید: «ای کسی که صاحب نفس مطمئنه هستی!» یعنی مسلط بر هوی و هوس‌های خود گشته‌ای و شیطان به وسیله هوی و هوس نمی‌تواند در تو نفوذ پیدا کند. بعد می‌گوید: «ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً»، هم تو از خدا راضی باش و آنچه قسمتت کرده، راضی باش و ناشکری نکن و هم چنان کن که خدا از تو راضی باشد؛ راضی بودن ما از پروردگار و راضی بودن خدا از ما. اینها مقدمات «أحسن الحال» است. مرحله چهارم می‌گوید: «فَادْخُلِی فِی عِبَادِی»، جزء عباد من باش. بنده خدا کسی است که تسلیم مطلق در برابر فرمان خدا باشد. اگر تسلیم مطلق در مقابل فرمان خدا بودیم، داخل در «عِبَادِی» هستیم. سرانجام: «وَ ادْخُلِی جَنَّتِی»، بهشت من در انتظار توست. آیا این «أحسن الحال» نیست؟

ولی می‌خواهم یک جمله دیگر عرض کنم و سخنم را کوتاه کنم. عزیزان! دعا که می‌کنیم، برای اجابت دعا باید زمینه‌ها را در خودمان فراهم کنیم. وقتی ما می‌خواهیم رزق و روزی پر برکتی داشته باشیم، زمین را شخم می‌زنیم، بذرافشانی می‌کنیم، سمپاشی می‌کنیم، آبیاری می‌کنیم، به موقع نگهداری می‌کنیم، به موقع درو می‌کنیم، بعد هم دعا می‌کنیم: «خدایا به این رزق و روزی ما برکت بده». زمینه‌های «أحسن الحال» را در خودمان إن شاء الله فراهم کنیم، «نفس مطمئنه» إن شاء الله پیدا بکنیم. از خدا راضی باشیم، کاری کنیم که خدا هم از ما راضی باشد. در مقابل خدا، عبد تسلیم باشیم و إن شاء الله نتیجه‌اش «وَ ادْخُلِی جَنَّتِی» باشد.

بار دیگر از خدای بزرگ برای همه شما عزیزان بیننده، در این شبی که نزدیک است به شروع سال نو، به همه شما تبریک عرض می‌کنم و از درگاه خداوند عالم می‌خواهم که همه‌تان سالم و خوشبخت و پیروز و موفق باشید. واقعاً از صمیم دل برای‌تان دعا می‌کنم و از همه شما خواهش می‌کنم مرا با وظیفه سنگینی که بر عهده دارم، فراموش نکنید و مشمول دعای خیرتان بفرمایید.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

استاد حسینی قزوینی

ما خیلی تشکر می‌کنیم از این بزرگواری و بذل عنایتی که دارید. خدا إن شاء الله حضرت‌عالی را موفق بدارد و ما و بینندگان‌مان را إن شاء الله حضرت مستطاب عالی از دعای خیر فراموش نفرمایید.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

إن شاء الله خداوند این برنامه‌های‌تان را روز به روز موفق‌تر بدارد و با این برنامه‌های خوب، مشمول عنایات حق باشید.

* * * * * * *

آقای محسنی

یکی از اساسی‌ترین سؤالات ما در این بخش این سؤال است که آیا ائمه (علیهم السلام) در رابطه با عید نوروز روایاتی را مطرح کرده‌اند یا نه؟

استاد حسینی قزوینی

در رابطه با عید نوروز، ما روایاتی از ائمه (علیهم السلام) داریم و بعضی از اینها روایات صحیح هستند و هیچ مشکلی ندراند و اگر صحیح هم نباشند، در حدّ مستفیض هستند.

 

روایت اول:

مرحوم شیخ صدوق (ره) در من لا یحضره الفقیه، جلد 3، صفحه 300، حدیث 4073 روایتی را نقل می‌کند:

أتی علی (علیه السلام) بهدیة النیروز، فقال (علیه السلام): ما هذا؟ قالوا: یا أمیر المؤمنین! الیوم النیروز، فقال (علیه السلام): إصنعوا لنا کل یوم نیروزا.

خدمت أمیر المؤمنین (علیه السلام) یک هدیه روز نوروز آوردند و آن حضرت فرمود: این چیست؟ گفتند: ای أمیر المؤمنین! امروز روز نوروز است. حضرت فرمود: (اگر قرار است هدیه بیاورید) شما هر روز را برای ما نوروز قرار بدهید.

وسائل الشیعة (چاپ آل البیت) للحر العاملی، ج 17، ص 288

یعنی هر روزتان نوروز باد. أمیر المؤمنین (علیه السلام) نه تنها مخالفتی با عید نوروز نکرده است، بلکه تائید عملی و قولی هم فرموده‌اند.

 

روایت دوم:

مرحوم محدث نوری (ره) در مستدرک الوسائل، جلد 6، صفحه 154، حدیث 6679 روایتی از أمیر المؤمنین (علیه السلام) نقل می‌کند که فرمود:

الیوم لنا عید و غدا لنا عید و کل یوم لا نعصی الله فیه فهو لنا عید.

امروز برای ما عید است و فردا هم عید است و هر روزی که ما خدا را معصیت نکنیم، آن روز عید است.

پیام این روایت این است که اگر کسی در شب عید نوروز یا روز عید نوروز به بطالت و لهو و لعب و گناه و معصیت بگذراند، نه تنها روز عید نیست، بلکه روز بدبختی و مصیبت برای اوست. اگر امروز با لهو و لعب و گناه لذت می‌برد، ولی روزی فرا خواهد رسید که در برابر همین یک گناه، سال‌ها در جهنم عذاب می‌کشد. امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید:

إن العبد لیحبس علی ذنب من ذنوبه مائة عام و إنه لینظر إلی أزواجه فی الجنة یتنعمن.

چه بسا فردای قیامت، یک بنده به خاطر یک گناه، یکصد سال در جهنم بماند، در حالی‌که خانواده‌اش در بهشت غرق در نعمت هستند.

الکافی للشیخ الکلینی، ج 2، ص 272 ـ وسائل الشیعة (چاپ آل البیت) للحر العاملی، ج 15، ص 300 ـ الأمالی للشیخ الصدوق، ص 497 ـ مستدرک سفینة البحار للشیخ علی النمازی الشاهرودی، ج 3، ص 452

پیام روایت أمیر المؤمنین (علیه السلام) این است که روز عید، روزی است که ما در آن روز گناه نکنیم. همان‌طور که فقیه عالی‌قدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی اشاره کردند، روزی است که ما بتوانیم سنت‌های اسلامی را در این روز إحیاء کنیم و آن کینه‌های دیرینه‌ای که از برادران دینی و از أقرباء و خویشاوندان داریم، کنار بگذاریم و صله رحم کنیم و هدایایی برای پدر و مادر و فرزندان و خواهران و برادران و دوستان‌مان ببریم. روز عید، در حقیقت، روز إحیاء سنت نبی مکرم (صلی الله علیه و‌‌ آله) است.

 

روایت سوم:

مرحوم شیخ طوسی (ره) در مصباح المتهجد از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند و روایت از معلی بن خنیس است. البته بعضی از بزرگواران نسبت به معلی بن خنیس اشکال می‌کنند و إن شاء الله عرض خواهم کرد که نه تنها ایشان مورد اشکال نیست، بلکه مورد تائید هم هست. در این روایت آمده است:

إذا کان یوم النیروز فاغتسل و البس أنظف ثیابک و تطیب بأطیب طیبک و تکون ذلک الیوم صائما، فإذا صلیت النوافل و الظهر و العصر، فصل بعد ذلک أربع رکعات، تقرأ فی أول کل رکعة فاتحة الکتاب و عشر مرات «إنا أنزلناه فی لیلة القدر» و فی الثانیة فاتحة الکتاب و عشر مرات «قل یا أیها الکافرون» و فی الثالثة فاتحة الکتاب و عشر مرات «قل هو الله أحد» و فی الرابعة فاتحة الکتاب و عشر مرات المعوذتین و تسجد بعد فراغک من الرکعات سجدة الشکر و تدعو فیها یغفر لک ذنوب خمسین سنة.

وقتی روز نوروز شد، غسل کن و پاکیزه‌ترین لباس‌هایت را بپوش و بهترین عطرهایت را استفاده کند و این روز را روزه بگیر و وقتی نماز ظهر و عصر و نوافل را خواندی، یک نماز 4 رکعتی هم بخوان و در رکعت اول، سوره فاتحة الکتاب و ده مرتبه سوره قدر را بخوان و در رکعت دوم هم سوره فاتحة الکتاب و ده مرتبه سوره کافرون و در رکعت سوم هم سوره فاتحة الکتاب و ده مرتبه سوره توحید و در رکعت چهارم هم سوره فاتحة الکتاب و ده مرتبه سوره ناس و فلق را بخوان و بعد از نماز هم سجده شکر بجا بیاور و در سجده دعا کن تا خداوند گناهان 50 سالت را بیامرزد.

مصباح المتهجد، ص 790 ـ وسائل الشیعة (چاپ آل البیت) للحر العاملی، ج 8، ص 173

این نشان می‌دهد که ائمه (علیهم السلام) نه تنها نسبت به عید نوروز مخالفتی نداشتند، بلکه تشویق هم داشتند و غسلی هم برای این روز معین کرده‌اند و فقهاء ما طبق همین روایات، غسل در عید نوروز را یکی از غسل‌های مستحبی دانسته‌اند. این آقایان وهابی‌ها که حرف‌های بی‌پایه و اساس می‌زنند که شیعه برای این روز غسل قرار داده، بدانند که ما روایاتی از أهل بیت (علیهم السلام) داریم که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم این أهل بیت (علیهم السلام) را عِدْل قرآن قرار داده است. این‌که شما دست‌تان از دامن أهل بیت (علیهم السلام) بریده شده است، گناه ما چیست؟

* * * * * * *

آقای محسنی

آیا عید نوروز با عید غدیر مصادف بوده است؟

استاد حسینی قزوینی

البته در همین کابل و در آمریکا هم در مسجد امام علی (علیه السلام) تعدادی زیادی از مسلمانان افغانستان و پاکستان و کشورهای دیگر، در روز عید غدیر، پرچم أمیر المؤمنین (علیه السلام) را بلند می‌کنند. حتی در جلسات درس هم از من زیاد سؤال می‌کردند که آیا واقعاً روز عید نوروز مصادف بود با روز غدیر یا نه؟

در اینجا دو مسئله است:

1. محاسبه با تقویم

باید ببینیم که از نظر محاسبات سالی و تقویمی، آیا این دو روز با هم مصادف هستند یا خیر؟

بنده خودم همین امروز برنامه‌های مختلفی را برای تبدیل تاریخ دیدم. این موضوع را هم جستجو کردم که روز 18 ذی الحجه سال 10 هجری قمری مطابق با چه روزی از تاریخ هجری شمسی خواهد بود؟ دقیقاً دیدم که روز چهارشنبه که عید غدیر سال 10 هجری قمری بود، مصادف بود با روز اول فروردین سال 11 هجری شمسی. برنامه‌های کامپیوتری هم شاید یک یا دو روز اشتباه کند، ولی این‌طور نیست که ده‌ها روز اشتباه کند.

در روایات هم داریم که مرحوم إبن فهد حلی (ره) که از فقهاء نامدار شیعه و از شخصیت‌های برجسته است، در کتاب المهذب البارع که از کتاب‌های فقهی معتبر شیعه است، نقل می‌کند که امام صادق (علیه السلام) به معلی بن خنیس فرمود:

إن یوم النیروز هو الیوم الذی أخذ فیه النبی (صلی الله علیه و آله) لأمیر المؤمنین (علیه السلام) العهود بغدیر خم، فأقروا له بالولایة، فطوبی لمن ثبت علیها و الویل لمن نکثها.

روز نوروز روزی بود که نبی مکرم (صلی الله علیه و‌‌ آله) در غدیر خم، أمیر المؤمنین (علیه السلام) را به عنوان ولی أمر مسلمین معرفی کرد و از مسلمانان عهد گرفت. خوشا به حال کسی که بر ولایت حضرت علی (علیه السلام) ثابت قدم بماند و وای بر کسانی که ولایت حضرت علی (علیه السلام) را بشکنند و عهدشکنی کنند.

المهذب البارع لإبن فهد الحلی، ج 1، ص 190 ـ وسائل الشیعة (چاپ آل البیت) للحر العاملی، ج 8، ص 173 ـ جامع أحادیث الشیعة للسید البروجردی، ج 7، ص 421

 مرحوم علامه مجلسی (ره) خیلی مفصل نقل می‌کند و می‌گوید:

رأیت فی بعض الکتب المعتبرة ...

در بعضی از کتب معتبر دیدم ...

 ... عن معلی بن خنیس، قال: دخلت علی الصادق جعفر بن محمد (علیه السلام) یوم النیروز، فقال (علیه السلام): أتعرف هذا الیوم؟ قلت: جعلت فداک، هذا یوم تعظمه العجم و تتهادی فیه. فقال أبو عبد الله الصادق (علیه السلام): و البیت العتیق الذی بمکة ما هذا إلا لأمر قدیم، أفسره لک حتی تفهمه. قلت: یا سیدی! إن علم هذا من عندک أحب إلی من أن یعیش أمواتی و تموت أعدائی! فقال: یا معلی! إن یوم النیروز هو الیوم الذی أخذ الله فیه مواثیق العباد أن یعبدوه و لا یشرکوا به شیئا و أن یؤمنوا برسله و حججه و أن یؤمنوا بالأئمة (علیهم السلام) و هو أول یوم طلعت فیه الشمس و هبت به الریاح و خلقت فیه زهرة الأرض و هو الیوم الذی استوت فیه سفینة نوح (علیه السلام) علی الجودی و هو الیوم الذی أحیی الله فیه الذین خرجوا من دیارهم و هم ألوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم أحیاهم.

معلی بن خنیس می‌گوید: روز عید نوروز خدمت امام صادق (علیه السلام) رسیدم و حضرت فرمود: آیا این روز را می‌شناسی؟ گفت: فدایت شوم! روزی است که عجم‌ها بزرگش می‌دارند و به هم هدیه می‌دهند. فرمود: قسم به کعبه‌ای که در مکّه است! این شیوه برای امریست دیرین که تفسیرش کنم برایت تا بفهمی. گفتم: ای آقایم! اگر آن را از شما یاد بگیرم، بهتر است نزد من از این‌که مرده‌هایم زنده شوند و دشمنانم بمیرند. حضرت فرمود: در نوروز بود که خدا از بنده‌هایش پیمان گرفت تا او را بپرستند و چیزی را شریک با او نسازند و به رسولان و حججش ایمان بیاورند و به ائمه (علیهم السلام) ایمان بیاورند. نوروز نخستین روزی است که خورشید در آن تابیده و باد وزیده و گل در زمین شکفته شد، روزی است که کشتی نوح (علیه السلام) بر کوه جودی استوار شد و روزی است که خدا در آن هزاران نفر را که از ترس مرگ گریخته و مرده بودند، زنده کرد.

و هو الیوم الذی نزل فیه جبرئیل على النبی (صلى الله علیه و آله) و هو الیوم الذی حمل فیه رسول الله (صلی الله علیه و آله) أمیر المؤمنین (علیه السلام) على منکبه، حتى رمى أصنام قریش من فوق البیت الحرام فهشمها و کذلک إبراهیم (علیه السلام) و هو الیوم الذی أمر النبی (صلی الله علیه و آله) أصحابه أن یبایعوا علیا (علیه السلام) بإمرة المؤمنین و هو الیوم الذی وجه النبی (صلی الله علیه و آله) علیا (علیه السلام) إلى وادی الجن یأخذ علیهم البیعة له و هو الیوم الذی بویع لأمیر المؤمنین (علیه السلام) فیه البیعة الثانیة و هو الیوم الذی ظفر فیه بأهل النهروان و قتل ذا الثدیة و هو الیوم الذی یظهر فیه قائمنا و ولاة الأمر و هو الیوم الذی یظفر فیه قائمنا بالدجال فیصلبه على کناسة الکوفة و ما من یوم نیروز إلا و نحن نتوقع فیه الفرج، لأنه من أیامنا و أیام شیعتنا، حفظته العجم و ضیعتموه أنتم و ...

روزی است که جبرئیل به رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ آله) فرود آمد و روزی است که رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ آله) علی (علیه السلام) را بر دوش گرفت تا بت‌های قریش را از فراز کعبه افکند و خُرد کرد و روزی است ابراهیم (علیه السلام) هم‌چنین کاری کرد با بت‌ها و روزی است که رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ آله) فرمود تا اصحابش‌ با أمیر المؤمنین (علیه السلام) بیعت کردند و روزی است که رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ آله) علی (علیه السلام) را به وادی جنیان فرستاد تا از آنها بیعت گیرد و روزی است که دوباره مردم با علی (علیه السلام) بیعت کردند و روزی است که بر خوارج نهروان پیروز شد و ذو الثدیة را کشت و روزی است که قائم ما ظهور می‌کند و روزی است که قائم ما بر دجّال پیروز می‌شود و او را در زباله‌دان کوفه بر دار زند و نوروزی نیاید جز این‌که ما توقع فرج داریم؛ زیرا از روزهای ما و روزهای شیعیان ما است، عجم و فارس‌ها آن روز را نگه داشتند و شما آن را ضایع کردید و ... .

بحار الأنوار للعلامة المجلسی، ج 56، ص 91

 

جایگاه معلی بن خنیس

اما در رابطه با معلی بن خنیس حرف خیلی زیاد است. یکی از بزرگواران هم می‌گفتند که إبن غضائری او را تضعیف کرده است. بنده افتخار داشتم که 20 سال در حوزه علمیه، تدریس رجال داشتم و اگر بنا باشد کسی در حوزه علمیه کتاب‌های رجالی را ورق زده باشد، بنده بیش از دیگران ورق زده‌ام. در رابطه با اصل کتاب إبن غضائری بحث است که آیا این کتاب برای إبن غضائری است یا برای دشمنان شیعه؟ حتی بعضی از بزرگان مانند شیخ آقا بزرگ تهرانی بحثی دارد که یکی از دشمنان شیعه این کتاب را به نام شیعه و در زیر پوشش إبن غضائری نوشته است و خود مرحوم حضرت آیت الله العظمی خوئی (ره) هم در جای‌جای معجم رجال الحدیث هم می‌گوید انتساب این کتاب به إبن غضائری برای ما روشن نیست.

مرحوم حضرت آیت الله العظمی خوئی (ره) در معجم رجال الحدیث، جلد 19، صفحه 258 در رابطه با معلی بن خنیس حدود 12 صفحه بحث کرده است و روایات متعددی در مدح و ثناء معلی بن خنیس از ائمه (علیهم السلام) آورده است و بررسی کرده که این روایت کلاً صحیح است. روایاتی هم در مذمت معلی بن خنیس آورده و تک‌تک آنها را ردّ کرده و سپس می‌گوید:

و الذی تحصل لنا مما تقدم أن الرجل جلیل القدر و من خالصی شیعة أبی عبد الله، فإن الروایات فی مدحه متضافرة، على أن جملة منها صحاح کما مر و فیها التصریح بأنه کان من أهل الجنة قتله داود بن علی و یظهر من ذلک أنه کان خیرا فی نفسه و مستحقا لدخول الجنة و لو أن داود بن علی لم یقتله. نعم، لا مضایقه فی أن تکون له درجة لا ینالها إلا بالقتل، کما صرح به فی بعض ما تقدم من الروایات و مقتضى ذلک أنه کان رجلا صدوقا، إذ کیف یمکن أن یکون الکذاب مستحقا للجنة و یکون موردا لعنایة الصادق (علیه السلام) و یؤکد ذلک شهادة الشیخ بأنه کان من السفراء الممدوحین و أنه مضى على منهاج الصادق (علیه السلام).

از آنچه که درباره معلی بن خنیس مقدم شد، نتیجه‌اش این است که مردی با جایگاه ویژه است و مقام والایی دارد و از شیعیان خالص امام صادق (علیه السلام) بود و روایات در مدح او زیاد است، ... معلی بن خنیس یک مرد صادق و راستگو بوده است. زیرا چگونه ممکن است معلی بن خنیس کذاب باشد و امام صادق (علیه السلام) به او بشارت بهشت بدهد و مورد عنایت امام صادق (علیه السلام) باشد. مضافاً که شیخ طوسی (ره) شهادت داده است که معلی بن خنیس از سفراء و نمایندگان ویژه امام صادق (علیه السلام) بوده و بر روش و سنت امام صادق (علیه السلام) از دنیا رفته است.

معجم رجال الحدیث للسید الخوئی، ج 19، ص 268

* * * * * * *

آقای محسنی

در برخی از روایات ائمه (علیهم السلام) وارد شده است که عید نوروز را ردّ کرده‌اند. به این روایات اشاره و در این مورد توضیح بفرمایید.

استاد حسینی قزوینی

روایت اول:

مرحوم إبن شهر آشوب (ره) (متوفای 588 هجری) روایتی را از امام کاظم (علیه السلام) نقل می‌کند:

و حکی أن المنصور تقدم إلى موسى بن جعفر بالجلوس للتهنئة فی یوم النیروز و قبض ما یحمل إلیه، فقال (ع): إنی قد فتشت الأخبار عن جدی رسول الله صلى الله علیه و آله فلم أجد لهذا العید خبرا و انه سنة للفرس و محاها الاسلام و معاذ الله أن نحیی ما محاه الاسلام.

منصور دوانیقی در روز عید نوروز از آن حضرت درخواست کرد که بیاید در جایی بنشیند تا ارتش رژه برود و مردم هم بیایند تبریک بگویند. امام کاظم (علیه السلام) هم فرمود: من تمام روایات جدم رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ آله) را بررسی کردم و برای این عید نوروز روایتی را نیافتم و این سنت فارس بود و اسلام آن را محو کرد و پناه بر خدا که من بخواهم سنتی را که اسلام محو کرده، إحیاء کنم.

فقال المنصور: إنما نفعل هذا سیاسة للجند، فسألتک بالله العظیم إلا جلست، فجلس و دخلت علیه الملوک و الأمراء و الأجناد یهنونه و یحملونه إلیه الهدایا.

منصور دوانیقی گفت: ما این کار را به خاطر سیاست و تقویت بنیه ارتش انجام می‌دهیم. شما را به خدای عظیم قسم می‌دهم که در این جلسه حاضر شوید. حضرت هم قبول کرد و رفت نشست و بزرگان و مسئولین و ارتش و مردم آمدند تبریک گفتند و هدایایی دادند.

فدخل فی آخر الناس رجل شیخ کبیر السن فقال له: یا إبن بنت رسول الله! إننی رجل صعلوک لا مال لی، أتحفک بثلاث أبیات قالها جدی فی جدک الحسین بن علی:

عجبت لمصقول علاک فرنده                              یوم الهیاج و قد علاک غبار

و لا سهم نفذتک دون حرائر                                یدعون جدک و الدموع غزار

إلا تقضقضت السهام و عاقها                            عن جسمک الاجلال و الاکبار

قال: قبلت هدیتک، إجلس بارک الله فیک و رفع رأسه إلى الخادم و قال: إمض إلى أمیر المؤمنین و عرفه بهذا المال و ما یصنع به؟ فمضى الخادم و عاد و هو یقول: کلها هبة منی له یفعل به ما أراد، فقال موسى للشیخ: إقبض جمیع هذا المال، فهو هبة منی لک.

و یک پیرمردی آمد گفت: من مال ندارم تا هدیه‌ای به شما بدهم و فقط 3 بیت شعر دارم که جدم درباره جدت امام حسین (علیه السلام) گفته است و آن را بیان می‌کنم:

. . .

حضرت هم او را تشویق کرد و به منصور دوانیقی پیام داد که این هدایا را می‌خواهی چه کنی؟ منصور دوانیقی گفت: تمام هدایا متعلق به شماست. حضرت هم تمام هدایا را به آن پیرمردی داد که جدش 3 بیت شعر در مدح امام حسین (علیه السلام) گفته بود.

مناقب آل أبی طالب لإبن شهر آشوب، ج 3، ص 433 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسی، ج 48، ص 108 ـ جامع أحادیث الشیعة للسید البروجردی، ج 12، ص 567

­

نکته:

عزیزان دقت کنند که ما تابع سند هستیم و اگر روایتی سند نداشته باشد یا راویانی ثقه داشته باشد، ولی سندش به معصوم (علیه السلام) نرسد، برای ما ارزشی ندارد. مرحوم إبن شهر آشوب (ره) در این روایت می‌گوید:

و حکی أن المنصور تقدم إلى موسى بن جعفر ... .

و حکایت شده است که منصور خدمت موسی بن جعفر رفت ... .

یعنی سند ندارد و فقط حکایت شده است. پس نمی‌توانیم این روایت را به معصوم (علیه السلام) نسبت بدهیم و این روایت مرسل است. مرحوم إبن شهر آشوب (ره) متوفای 588 هجری است و امام کاظم (علیه السلام) مستشهد سال 183 هجری است و 405 سال فاصله میان این دو بزرگوار است و حدود 12 واسطه از سلسله سند این روایت افتاده است. پس این روایت از نظر سندی مخدوش است و به هیچ‌وجه قابل استناد نیست.

 

روایت دوم:

روایت دیگر را مرحوم قطب راوندی (ره) (متوفای 573 هجری) در لب اللباب (که در دسترس نیست) نقل می‌کند و می‌گوید:

و عن رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ آله).

یعنی بدون سند است.

قال: إن الله أبدلکم بیومین یومین، بیوم النیروز و المهرجان، الفطر و الأضحى.

حضرت فرمود: خداوند دو روز را به جای دو روز دیگر برای شما قرار داد و به جای روز نوروز و مهرگان، روز عید فطر و قربان را قرار داد.

مستدرک الوسائل للمیرزا النوری، ج 6، ص 153، ح 6676 ـ جامع أحادیث الشیعة للسید البروجردی، ج 6، ص 310

این دو روایت در این زمینه وجود دارد و هر دو روایت مرسل هستند و قابل استناد به معصوم (علیه السلام) نیستند و معتبر نیستند و ضعیف هستند و در برابر روایاتی که ما عرض کردیم، نمی‌توانند قرار بگیرند. جالب این‌که فقهاء ما هم طبق آن روایات قبلی فتوا داده‌اند، نه طبق این دو روایت مرسل.

* * * * * * *

آقای محسنی

نظر فقهاء شیعه نسبت به عید نوروز چیست؟

استاد حسینی قزوینی

غالب فقهاء ما از زمان شیخ طوسی (ره) تا عصر حاضر، همه فتوا داده‌اند به استحباب غسل در روز عید نوروز.

 

1. إبن فهد حلی (ره)

مرحوم إبن فهد حلی (ره) (متوفای 841 هجری) که از استوانه‌های فقهی شیعه است، در المهذب البارع این تعبیر را دارد:

یوم النوروز یوم جلیل القدر.

روز عید نوروز، روز جلیل القدری است.

المهذب البارع لإبن فهد الحلی، ج 1، ص 190

در مورد عید نوروز هم مطالبی را مطرح می‌کند و بعد هم می‌گوید اختلاف است که چه روزی از سال عید نوروز است و می‌گوید:

لکن المتعارف علیه الآن أن النیروز أول یوم من فروردین أول السنة الشمسیة الموافق للواحد و العشرین من آذار.

نوروز همان اولین روز فروردین از سال شمسی است که مطابق با 21 آذار است.

و اختاره المجلسی فی بحاره و العلامة رضی الدین القزوینی صاحب الخواص.

علامه مجلسی (ره) و علامه رضی الدین قزوینی (ره) این نظر را دارند.

المعلى بن خنیس لحسین الساعدی، ص 211 ـ کتاب الطهارة (ط.ق) للشیخ الأنصاری، ج 2، ص 328

 

2. حضرت آیت الله العظمی خوئی (ره)

از مرحوم حضرت آیت الله العظمی خوئی (ره) سؤال کردند:

نظر شما نسبت به بعضی از اعمال در عید نوروز چیست؟

فرمودند:

لا بأس بالإتیان بالأعمال المذکورة رجاءً

اگر کسی رجاءً این اعمال عید نوروز را انجام بدهد، اشکال ندارد.

صراط النجاة للمیرزا جواد التبریزی، ج 2، ص 426

 

3. حضرت آیت الله العظمی سیستانی

از حضرت آیت الله العظمی سیستانی (حفظه الله تعالی) سؤال کردند:

هل یعد اعتبار النیروز عیدا من البدع فی الدین؟

آیا عید نوروز را معتبر دانستن، بدعت در دین است؟

فرمودند:

لا یعد بدعة.

خیر، بدعت نیست.

استفتاءات للسید السیستانی، ص 413

 

4. علامه حلی (ره)

هم‌چنین علامه حلی (ره) در منتهی المطلب، جلد 1، صفحه 103 فتوا به استحباب غسل در عید نوروز داده است.

 

5. صاحب جواهر (ره)

مرحوم صاحب جواهر (ره) که از استوانه‌های فقهی شیعه است، می‌فرماید:

و أما غسل یوم النیروز فعلى المشهور بین المتأخرین بل لم أعثر على مخالف فیه.

غسل روز عید نوروز مستحب است و این مشهور بین متأخرین است، بلکه مخالفی هم ندارد.

جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام للشیخ الجواهری، ج 5، ص 41

 

نکته:

در پایان باید بگویم که یکی از مردان خدا و أولیاء الله که من خدمت ایشان ارادت دارم و افتخار شاگردیش را دارم، توصیه می‌فرمودند:

در هنگام سال تحویل، این 4 اسم مقدس خدا را 75 مرتبه بخوانید.

حتی من یادم است که چند سال پیش، قبل از عید، حضرت آیت الله میلانی به من زنگ زد و گفت:

این جمله‌ای که آن بزرگوار فرموده بود، چیست؟

من در ذهنم نبود و زنگ زدم و دوباره سؤال کردم و یادداشت کردم. اگر کسی 75 بار این 4 اسم مقدس را بگوید، إن شاء الله تا پایان آن سال، از هرگونه اتفاقات بد محفوظ می‌ماند و خداوند به برکت این 4 اسم مقدس، روزهای خوش و با برکتی را برای او می‌نویسد. این 4 اسم اینها هستند:

الله الرقیب الرئوف الرحیم.

75 مرتبه این اسامی را پشت سر هم و به همین شکل در هنگام سال تحویل بخوانند.

* * * * * * *

سؤالات بینندگان

سؤال 1 :

1. در آیه 53 سوره احزاب خداوند می‌فرماید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

این اجازه گرفتن شامل بعد از رحلت رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ آله) می‌شود؟

2. با توجه به این آیه مبارک، تَرَکه رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ آله) که بعد از رحلتش به ورثه منتقل می‌شود، چه جای حقوقی و شرعی داشته که نوه رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ آله) نتوانند در کنار جدشان دفن شوند، ولی خلیفه اول و خلیفه دوم بر چه مبنای شرعی و مذهبی و دینی در کنارش دفن شدند؟

جواب 1 :

1. بله، شامل می‌شود.

2. ما این را در جلسه دیگری پاسخ می‌دهیم و چون شب عید است، نمی‌خواهیم وارد این مسئله شویم. ولی روایاتی از خود أبو بکر نقل شده و سیوطی و دیگران هم آورده‌اند:

فقام إلیه رجل فقال: أی بیوت هذه یا رسول الله؟ قال: بیوت الأنبیاء، فقام إلیه أبو بکر فقال: یا رسول الله! هذا البیت منها لبیت على و فاطمة؟ قال: نعم، من أفاضلها.

شخصی از پیامبر (صلی الله علیه و سلم) سؤال کرد: منظور از این خانه‌های پیامبر، کدام خانه‌هاست؟ حضرت فرمود: خانه‌های أنبیاء. أبو بکر بلند شد و سؤال کرد: یا رسول الله! آیا خانه علی و فاطمه هم جزء خانه‌های أنبیاء است؟ حضرت فرمود: بله، از بهترین و برترین آن خانه‌هاست.

الدر المنثور لجلال الدین السیوطی، ج 5، ص 50 ـ تفسیر الثعلبی، ج 7، ص 107 ـ شواهد التنزیل للحاکم الحسکانی، ج 1، ص 534 ـ تفسیر الآلوسی، ج 18، ص 174

* * * * * * *

سؤال 2 :

شبکه صفا دو سه هفته‌ای است که خیلی توهین می‌کند و من خودم را خیلی کنترل کرده‌‌ام تا خدای ناکرده مذهب شیعه زیر سؤال نرود. اینها چیزهایی زیرنویس می‌کنند یا بحث‌هایی را مطرح می‌کنند که «نیروهای عربستان سعودی که بحرین حمله کرده‌اند، صاحب الزمان از ترس آنها در سرداب ـ نستجیر بالله ـ إسهال گرفته است». واقعاً یک‌سری خرافات و مسائلی را می‌نویسند که من از استاد حسینی قزوینی سؤال می‌کنم که آیا هیچ برخوردی برای شبکه‌های این‌چنینی در برنامه‌شان نیست؟ آیا جمهوری اسلامی ایران می‌توانند این شبکه‌ها را تحت کنترل داشته باشند؟ این شبکه‌ها تأثیر زیادی روی عرب‌های جنوب مانند عسلویه و استان بوشهر و هرمزگان گذاشته است. آیا راهی برای کنترل این شبکه‌ها در این مناطق هست یا خیر؟

متأسفانه دولت عربستان سعودی و امارات، میلیون‌ها دلار هزینه این شبکه‌ها می‌کنند، با وجود این‌که بدهکار مردم هستند. من شخصاً از پسر حاکم امارات، 3 میلیارد تومان طلبکار هستم و دادگاه دوبی هم حکم کرده است بر محکومیت او و پرداخت مبلغ و وزارت امور خارجه کشورمان هم در جریان هستند. اینها هزینه‌هایی را انجام می‌دهند، ولی متأسفانه برای حق و حقوق مردم که حق شرعی و قانونی است، پرداخت نمی‌کنند. به شبکه نور میلیون‌ها دلار پرداخت می‌کنند تا علیه مذهب برنامه درست کنند. اینها که می‌گویند تابع حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و قرآن هستند، دروغ می‌گویند. من خودم با شبکه المستقلة مناظره داشتم و صحبت کردم و اینها اصول و فقه خودشان و بعضی از أحادیث خودشان را هم قبول ندارند. لطفا در مورد این مسائل بیشتر توضیح بفرمایید.

جواب 2 :

این شبکه‌ها، چه شبکه الخلیجیة باشد و چه شبکه وصال باشد و چه سایر شبکه‌ها، ما بحث‌های این شبکه‌ها را ضبط می‌کنیم و تکه‌هایی را برای جواب دادن آماده کرده‌ایم و إن شاء الله در جلسات بعدی از شبکه وهابی نور و صفا و وصال هم کلیپ‌هایی را پخش می‌کنیم و جواب می‌دهیم.

فحش دادن و اهانت کردن که هنر نیست. این کار أراذل و أوباش و هتاکان است. «المؤمن لا یکون سبابا»، مؤمن فحش نمی‌دهد و کسی که فحش می‌دهد، معلوم است حرفی برای زدن ندارد. اگر راست می‌گویند، بیایند مناظره کنند. ما بارها اعلام کرده‌ایم و رسماً هم گفته‌ایم که اگر آقایان بخواهند به ایران بیایند، ما همه هزینه‌های آنها را متقبل می‌شویم و اگر می‌خواهند به وسیله تلفن بحث کنند، بیایند و ما کاملاً آمادگی برای گفت‌وگوی علمی داریم و شرط هم کرده‌ایم که در این مناظره وارد بحث‌های سیاسی نشوند ـ چون ما مرد سیاسی نیستیم ـ و به طرف مقابل اهانت نکنند. اگر واقعاً حاضر هستند به این دو شرط عمل کنند، بیایند. اگر هم می‌خواهند هتاکی کنند، به قدری فحش بدهند تا حنجره‌شان پاره شود و به قدری فحاشی کنند تا شکم‌شان بترکد.

الحمد لله شیعه هر روز رو به گسترش است و شخصیت‌های زیادی از علماء بزرگ وهابی و أهل سنت و دانشجویان آنها، فوج فوج به طرف مذهب شیعه کشیده می‌شوند. چند روز پیش که در افغانستان بودم، شخصی که پزشک بود و از نروژ آمده بود، نقل می‌کرد:

من بحث‌های شما را دنبال می‌کنم و از این مثلث شما [اشاره به سه بحث: حدیث ثقلین و حدیث «من مات بلا امام، مات میتة جاهلیة» و حدیث إفتراق أمت] خیلی استفاده کردم. اینها را با علماء أهل سنت و وهابی بحث می‌کنم و تعدادی از علماء أهل سنت را به برکت بحث‌های شما شیعه کرده‌ام. رئیس دفتر صدام به آنجا آمده بود و من با استفاده از بحث‌های شما، چند جلسه با ایشان صحبت کردم و شیعه شد.

اینها هر چه بیشتر فحش بدهند، به نفع ماست. چون دوست و دشمن، همه می‌فهمند که فحش برای أراذل و أوباش است، فحش برای کسانی است که حرف برای زدن ندارند.

* * * * * * *

سؤال 3 :

در شبکه آقایان، آقای کشتکار مطالبی را گفتند که اگر بخواهیم همه این مطالب را جواب بدهیم، باید کار و زندگی‌مان را زمین بگذاریم و به اینها جواب بدهیم. ایشان می‌گفت:

جناب أبو بکر در پایان عمر که احساس کردند عمرشان رو به اتمام است، باید جانشینی را برای خودشان تعیین بکنند و لذا با مردم و صحابه مشورت کردند و آنها همه گفتند شما هر کس را تشخیص بدهید. ایشان هم گفت عمر.

من می‌خواهم بگویم که آقای کشتکار! جناب أبو بکر شما از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بالاتر است؟ چون شما می‌فرمایید أبو بکر به فکر جانشینی خودش بود، ولی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نبود.

جواب 3 :

در خود صحیح بخاری، جلد 8، صفحه 26، حدیث 2830 آمده است که خود عمر می‌گوید:

حین توفی الله نبیه (صلی الله علیه و سلم) إلا أن الأنصار خالفونا ... و خالف عنا علی و الزبیر و من معهما.

وقتی پیامبر (صلی الله علیه و سلم) از دنیا رفت، انصار با ما مخالفت کردند ... و علی و زبیر و کسانی که با این دو بودند هم با ما مخالفت کردند.

هم‌چنین خیلی‌ها اعتراض کردند بر أبو بکر و گفتند:

ماذا تقول لربک اذا لاقیته و قد إستخلفت علینا إبن الخطاب؟

وقتی به ملاقات خدا می‌روی، چه جوابی داری برای این‌که عمر را به زور بر ما تحمیل کردی؟

السنن الکبرى للبیهقی، ج 8، ص 149 ـ المصنف لإبن أبی شیبة الکوفی، ج 7، ص 485 ـ کنز العمال للمتقی الهندی، ج 12، ص 535 ـ الطبقات الکبرى لمحمد بن سعد، ج 3، ص 274 ـ تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج 30، ص 413 ـ تاریخ المدینة لإبن شبة النمیری، ج 2، ص 666

اینها روشن و مشخص است و احتیاجی به تفصیل زیاد ندارد.

* * * * * * *

سؤال 4 :

1. در مورد صله رحم سؤال داشتم. ما هر وقت به منزل عموی خود می‌رویم، همیشه باید به ما نیش و کنایه بزند.

2. دعای یا «مقلب القلوب و الأبصار» که در إبتداء سال خوانده می‌شود، از چه کسی است؟

3. یک شبکه تندرو شیعه بود که الآن توهین می‌کند، یکی دیگر هم اضافه شد که شبکه یاسر حبیبی است.

جواب 4 :

1. ارزش انسان همین است که به صله رحم برود و نه تنها از او تشکر نکنند، بلکه طعنه هم بزند:

بدی را بدی سهل باشد جزا                               اگر مردی «أحسِن إلی من عَصیٰ»

2. تکه‌هایی از این دعا در روایات معصومین در ادعیه آمده است، ولی بنده روایتی به این تعبیر پیدا نکردم.

3. این شبکه‌ها از قبل بودند و جسارت به مراجع عظام تقلید می‌کنند. حتی این شیرازی دیوانه نسبت به حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره) ـ که شیعه و سنی و مسیحی و یهودی او را قبول داشتند ـ جسارت کرد و تعبیر وقیحانه ملحد و بی‌دین به کار برد. حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره) واقعاً کسی بود که الگو و مجسمه تقوا و زهد بود. ولی نسبت به ایشان وقیحانه‌ترین عبارت را به کار برده‌اند. وقتی دوستان این مطلب را به من گفتند، من قبول نمی‌کردم که کسی، آن هم روحانی به ایشان جسارت کرده باشد. ولی وقتی نوار و فیلمش را برایم آوردند و دیدم، باورم شد. وقتی کسی این‌گونه وقیحانه و بی‌شرمانه به مراجع عظام تقلید اهانت می‌کند، فردا هم در برابر آقا حضرت ولی عصر (أرواحنا لتراب مقدمه الفداء) جسارت خواهد کرد. این مصیبتی است که ما گرفتار آن شده‌ایم. ما و مراجع عظام تقلید رسماً اعلام کرده‌ایم که هر شبکه‌ای، حتی شبکه جهانی ولایت اگر روزی آمد به جای استفاده از استدلال، از فحش استفاده کند و به جای برهان، از اهانت استفاده کند و به أهل سنت و مسیحیت و غیره فحش دهد، بدانید که این شبکه جهانی ولایت از مسیر أهل بیت (علیهم السلام) و مسیر مرجعیت بیرون رفته است.

* * * * * * *

سؤال 5 :

أهل سنت در مکه، وقتی سوره حمد تمام می‌شود، «آمین» می‌گویند. به ما هم گفته شده است که بگوییم: «الحمدلله رب العالمین». فرق «آمین» و «الحمدلله رب العالمین» چیست؟

جواب 5 :

ما در بحث فقه مقارن بحث کردیم که «آمین» از کجا آمده است. این آقایان یک روایت درست و حسابی که بتوان به آن إکتفاء کرد، غیر از روایتی که از أبو هریره نقل می‌کنند، ندارند. أبو هریره هم کاملاً وضعیتش مشخص است و در صحیح بخاری، جلد 6، صفحه 190، حدیث 5355، کتاب النفقات، باب وجوب النفقة على الأهل و العیال، همین آقای أبو هریره روزی می‌آید می‌گوید:

قال النبی صلى الله علیه و سلم: أفضل الصدقة ما ترک غنى و الید العلیا، خیر من الید السفلى و ابدأ بمن تعول المرأة إما أن تطعمنی و إما أن تطلقنی و یقول العبد أطعمنی و استعملنی و یقول الإبن أطعمنی إلى من تدعنی، فقالوا: یا أبا هریرة! سمعت هذا من رسول الله صلى الله علیه و سلم؟ قال: لا، هذا من کیس أبی هریرة.

روایتی را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل می‌کند که مردم تعجب کردند و به او گفتند:

ای أبو هریره! آیا این روایت را از پیامبر (صلی الله علیه و سلم) شنیدی؟ گفت: نه، این روایت از کیسه أبو هریره است.

این روایت در صحیح بخاری است و ما جای دوری نمی‌رویم و آقایان هم مراجعه کنند و ببینند اگر دروغ است، بیایند روی خط و بگویند فلانی روایت دروغی از صحیح بخاری نقل کرد.

اینها یک حدیث صحیحی در مورد «آمین» بعد از سوره حمد، غیر از روایت أبو هریره ندارند. ما احساس می‌کنیم که این مطالب به دلیل دوری از أهل بیت (علیهم السلام) بیان شده است.

اما فرق میان «آمین» و «الحمدلله رب العالمین» این است که وقتی ما می‌گوییم «الحمدلله رب العالمین»، یعنی خداوند دعای ما را به اجابت رسانده است و ما در صراط مستقیم و أهل بیت (علیهم السلام) هستیم و در صراط کسانی که خداوند بر آنها غضب کرده و یا آنها را به خودشان واگذار کرده است، نبودیم.

* * * * * * *

نکات پایانی استاد حسینی قزوینی

نکته اول:

عزیزانی که إن شاء الله در ساعت تحویل سال به مساجد می‌روند یا به حرم ائمه (علیهم السلام) یا به تکایا و حسینیه‌ها می‌روند، دقت داشته باشند که اولین کارشان إستغفار باشد از گناهانی که کرده‌اند. چون با وجود سایه انداختن گناه بر وجود انسان، قطعاً دعا به جایی نمی‌رسد. یکی از بهترین راه‌های اجابت دعا، إستغفار از گناه است. البته إستغفار واقعی که با تمام وجود از گناهانی که کرده‌ایم در پیشگاه خداوند اظهار ندامت کنیم و تصمیم قاطع داشته باشیم که دیگر گناه نکنیم.

 

نکته دوم:

وقتی می‌خواهیم دعا کنیم، در صدر دعاها، فرج امام زمان (علیه السلام) را در نظر بگیریم. چون خودشان فرمودند:

أکثروا الدعاء بتعجیل الفرج، فإنه فی ذلک فرجکم.

برای فرج مهدی زیاد دعا کنید؛ زیرا فرج شما در این دعا است.

کمال الدین و تمام النعمة للشیخ الصدوق، ص 485 ـ الغیبة للشیخ الطوسی، ص 292 ـ الاحتجاج للشیخ الطبرسی، ج 2، ص 284

شما اگر برای آقا امام زمان (علیه السلام) از صمیم قلب دعا کنید، قطعاً آقا امام زمان (علیه السلام) هم برای شما دعا می‌کند. معلوم نیست که دعای شما در حق شما به اجابت برسد. ولی دعای آقا حضرت ولی عصر (أرواحنا لتراب مقدمه الفداء) قطعاً در حق شما به اجابت می‌رسد.

 

نکته سوم:

به جای این‌که برای خودتان دعا کنید، برای پدر و مادرتان، خواهر و برادرتان، دوستان و مریضان و آشنایان دعا کنید. به صورت کلی دعا نکنید و تک‌تک نام این افراد را بر زبان بیاورید که فلانی را از گرفتاری برهان و مریضی فلانی را شفا بده و حاجت فلانی را برآورده کن.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:

هر کس برای برادر دینی دعا کند، ملائکه برای او دعا می‌کنند. چون معلوم نیست دعا شما در حق شما به اجابت برسد، ولی دعای ملائکه در حق شما حتماً به اجابت می‌رسد.

لذا تلاش کنید برای دعا کردن برای برادران و خواهران دینی، بعد هم برای خودتان دعا کنید.

 

نکته چهارم:

من نمی‌گویم برای دنیا دعا نکنید.

من لا معاش له، لا معاد له.

کسی که زندگی دنیوی خوبی نداشته باشد، آخرت خوبی هم نخواهد داشت.

اول دعا کنید برای دین و ایمان خودتان که خداوند به شما ایمان کامل بدهد تا شما را از گناه و معصیت دور بدارد و شما را با أهل بیت (علیهم السلام) محشور کند.

یکی از اساتید ما ـ اگر در قید حیات است، خداوند حفظش کند و اگر از دنیا رفته است، خداوند او را با محمد و آل محمد (علیهم السلام) محشور کند ـ می‌گفت:

من حدود 40 سال است که زیارت عاشوراء را می‌خوانم. فقط امیدوارم در این 40 سال، یک بار این دعایم که در زیارت عاشوراء آمده است، به اجابت رسیده باشد:

أللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.

خدایا! زندگی و مرگ من را زندگی و مرگ محمد و آل محمد (علیهم السلام) قرار بده.

تلاش کنید عاقبت به خیری و عافیت و امنیت را از خداوند بخواهید.

 

نکته پنجم:

از خداوند بخواهید این نا امنی که در منطقه ایجاد شده برای برادران دینی و ایمانی و اسلامی ما در مصر و لیبی و بحرین و یمن و کشورهای دیگر برطرف شود و اتفاقات به آن‌گونه‌ای که صلاح دین و دنیا و آخرت این عزیزان است، رقم بخورد.

 

نکته ششم:

از خداوند بخواهید آن تعبیری را که در دعای روز عید فطر و عید قربان می‌خوانیم:

أللهم! إنی أسألک خیر ما سألک به عبادک الصالحون و أعوذ بک مما استعاذ منه عبادک الصالحون.

خدایا! هر چه را که به خوبان می‌دهی، به ما هم بده و هر چه را که از خوبان برطرف می‌کنی، از ما هم برطرف کن.

و أن تدخلنی فی کل خیر أدخلت فیه محمدا و آل محمد و أن تخرجنی من کل سوء أخرجت منه محمدا و آل محمد صلواتک علیه و علیهم.

لذا تلاش کنید که در دعاهای خود همت والایی داشته باشید. چون از خداوندی که مالک آسمان و زمین است و خالق هستی است درخواست می‌کنید و تلاش کنید نان و پنیر و آلونک درخواست نکنید. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:

خداوند دوست دارد که مؤمن، همت والایی داشته باشد.

همت والا داشتن، توصیه‌ای است از نبی مکرم (صلی الله علیه و‌‌ آله) و ائمه (علیهم السلام).

اگر صلاح دیدید، ما را هم دعا کنید و شبکه جهانی ولایت را هم دعا کنید تا در خط أهل بیت (علیهم السلام) باشد و از رهنمود مراجع عظام تقلید هم تخطی نکند.
نظرات 1 + ارسال نظر
رهجوی ولایت پنج‌شنبه 3 فروردین 1391 ساعت 16:57 http://rahjoyanevelayat.mihanblog.com/

سلام اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک
باچند مطلب جدید بروزم.
این کد لوگو وبلاگ رهجویان ولایت است.لطف کنید بذارید تو وب تون.اگه هم شما لوگو دارید،برام بفرستید تا بذارم توی وب.
<!-- Pic Slider by www.1abzar.com --->
<script src="http://1abzar.ir/abzar/tools/slider2/?no=1&play=1&w=180&h=300&id=ogv-mqpva0uk9r3&max=3&ct=0&kc=BBBBBB&kadr=1"></script><div style="display:none"><h1><a href="http://www.1abzar.com">&#1575;&#1587;&#1604;&#1575;&#1740;&#1583;&#1585;</a></h1></div>
<!-- Pic Slider by www.1abzar.com --->
یامهدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد